مشاوره مدیریت



راه اندازی استارت آپ

راه اندازی استارت آپ و اصول اولیه آن‌ که می‌تواند ریسک شکست را کاهش دهد

راه اندازی استارت آپ خودتان می‌تواند زندگی شما را برای همیشه تغییر دهد. می‌تواند شما را از یک کار خسته‌کننده و ناپایدار آزاد کند و به شما انعطاف‌پذیری برای کار در خانه، در یک دفتر، یا فضای کاری مشترک را بدهد. کارآفرین بودن به شما این امکان را می‌دهد که ساعت‌های خود را تنظیم کنید، کارکنان خود را انتخاب کنید و مسیر شغلی رؤیایی خود را پیگیری کنید. انجام درست این کار به معنی پول بیشتر و درعین‌حال لذت بسیار است. اما شروع کسب‌ و کار، کار آسانی نیست. به شجاعت، انرژی و عزم نیاز دارد. با خودتان صادق باشید. آیا شجاعت غلبه بر سلسله بی‌نهایتی از موانع را دارید؟ آیا انرژی استقامت در هر دو زمان‌های خوب و بد را دارید؟ آیا می‌توانید عزم و اراده خود را در طولانی‌مدت حفظ کنید؟ اگر این‌طور باشد، شما در ماجراجویانه‌ترین بخش زندگی خود هستید. یاد خواهید گرفت که بر روی منابع داخلی که هرگز متوجه آن‌ها نبودید، تمرکز کنید. احساس تحقق آرزوها و رضایتی به دست خواهید آورد که هیچ‌کسی تجربه نکرده است و بهتر از همه، هنگامی‌که یک کارآفرین باشید، دیگر برای هیچ‌کس کار نمی‌کنید. برای راه اندازی استارت آپ چه باید کرد؟ ایران مدیر در ادامه شش توصیه برای راه اندازی عملی یک کسب‌وکار را ارائه می‌کند.

۱٫ برای راه اندازی استارت آپ به یک کسب‌وکار متعهد شوید

افرادی که شرکت‌های موفق را ایجاد می‌کنند، در یک زمان یک شرکت ایجاد می‌کنند. شما باید کاملاً به ایده بزرگ خود متعهد باشید. کارآفرینی به آخرین مد مربوط نیست. کارآفرینی تعهد به چیزی است که مقدار زیادی از زمان شما و احتمال کمی پولتان را می‌گیرد؛ بنابراین کسب‌وکار خود را عاقلانه و با برنامه‌ریزی شروع کنید و برای موفقیت آن تمام‌وقت خود را اختصاص دهید.

۲٫برای راه اندازی استارت آپ، صنعت خود را بشناسید

اگر می‌خواهید یک رستوران باز کنید، قبل از آن در یک رستوران کار کنید. اگر می‌خواهید یک شرکت بازاریابی راه‌اندازی کنید، به تجربه در آن صنعت نیاز دارید؛ علاوه بر این باید در حوزه کسب‌وکار خود تحقیق کنید؛ و این کار راحت‌تر از همیشه است. شما می‌توانید از طریق وب‌سایت‌ها، وبلاگ‌ها، کتاب‌های الکترونیکی و… صنعت موردنظرتان را بررسی کرده و حتی درباره وب‌سایت‌های رقبای خود به‌صورت آنلاین اطلاعات زیادی کسب کنید. اطمینان حاصل کنید که در لینکدین، فیس‌بوک یا سایر رسانه های اجتماعی در گروه‌های مناسبی عضو هستید و همواره در مورد آن‌ها مطلع باشید.

۳٫ به سازمان‌های مناسب بپیوندید

پیوستن به سازمان‌های حرفه‌ای در حوزه کاری‌تان یا سازمان‌هایی که از طریق برنامه‌های آموزشی و شبکه‌سازی، کارآفرینان و استارتاپ‌ها را پشتیبانی می‌کنند ضروری است. فراموش نکنید که در کنفرانس‌ها و سمینارها شرکت کنید. ازآنجاکه ده‌ها گزینه برای انتخاب وجود دارد، ممکن است در آن غرق شوید؛ بنابراین توصیه می‌کنیم عاقلانه انتخاب کنید. نگاهی به اطراف بیاندازید و سپس به دو یا سه سازمانی که برای شما مناسب‌تر هستند بپیوندید؛ در کنفرانس‌هایی که سخنرانان آموزنده‌ای دارند و کارگاه‌های آموزشی‌ که می‌توانید با مردم ملاقات کرده و شبکه‌سازی کنید شرکت کنید تا به شما در سفر کارآفرینی‌تان کمک کند و شما هم به آن‌ها کمک کنید.

۴٫ برای راه اندازی استارت آپ، یک طرح کسب‌وکار ایجاد کنید

به‌احتمال‌زیاد شما برای راه اندازی استارت آپ خود از منابع مالی، کارت‌های اعتباری و یا پول قرض گرفته‌شده از خانواده و دوستانتان استفاده می‌کنید. اگر به دنبال سرمایه‌گذاران خارجی و یا سرمایه‌گذاران فرشته باشید، احتمالاً به طرح جامع کسب‌وکار نیاز ندارید، بلکه به «طرح اولیه کسب‌وکار» نیاز خواهید داشت: یک سند سه تا چهارصفحه‌ای به‌عنوان راهنمایی در مسیر توسعه کسب‌وکار. در اینجا مواردی ارائه‌شده است که فکر می‌کنیم باید در طرح کسب‌وکار خود بگنجانید:
  • توضیح روشنی ازآنچه کسب‌وکار شما انجام می‌دهد و افرادی که به آن خدمت می‌کند.
  • توضیح روند کار روزانه کسب‌وکار
  • لیستی از مسئولیت‌های شما
  • فهرستی ازآنچه شما انجام خواهید داد و آنچه دیگران انجام می‌دهند
  • تخمینی از هزینه اجرای کسب‌وکار برای سال اول
  • برآوردی از چگونگی پرداخت هزینه‌های سال اول، از طریق فروش یا از سوی دیگر منابع

۵٫ شما نمی‌توانید این کار را به‌تنهایی انجام دهید؛ پس یک تیم بسازید

یکی از بزرگ‌ترین افسانه‌ها درباره شروع یک کسب‌وکار این است که باید کاری را به‌تنهایی انجام دهید. حقیقت این است که شما بدون کمک نمی‌توانید یک کسب‌وکار عالی ایجاد کنید. شما باید با استفاده از طرح کسب‌وکار خود به‌عنوان یک راهنما، سه تیم: مشاوران حرفه‌ای، هیئت‌مدیره غیررسمی و کارکنان خود را باهم ترکیب کنید. مشاوران حرفه‌ای افرادی هستند که به شما در مبانی راه اندازی استارت آپ مانند چگونگی ترکیب، نوع بیمه‌ای که باید تحت پوشش آن قرار گیرید و محل کار – دفتر، خانه، انکوباتور و غیره- مشاوره می‌دهند. این افراد حرفه‌ای عبارت‌اند از یک حسابدار، یک نماینده بیمه، یک وکیل و احتمالاً یک کارگزار املاک و مستغلات. قبل از استخدام این متخصصان اطمینان حاصل کنید که این افراد، مورد توصیه دیگر صاحبان کسب‌وکارهای کوچک هستند. هیئت‌مدیره غیررسمی شما گروهی از مشاوران بدون حقوق است که اغلب از همکاران کسب‌وکار و همچنین آشنایان با تخصص کسب‌وکار تشکیل‌شده‌اند و شما را در یافتن استراتژی ورود به دنیای کسب‌وکار هدایت می‌کنند. از درخواست مشاوره خجالت نکشید. تنها زمانی که بپرسید چند نفر مایل هستند به شما کمک کنند شگفت‌زده خواهید شد. انتظار می‌رود حداقل چهار بار در سال با این گروه ملاقات کنید. کارکنان شما تیمی هستند که روزانه با شما کار می‌کنند تا به کسب‌وکارتان کمک کنند. اگر برای کارکنان تمام‌وقت آماده نیستید، به جذب کارآموزان کالج یا کارمندان نیمه‌وقت فکر کنید. سعی نکنید تمام کارها را به‌تنهایی انجام دهید؛ این اشتباه است. در عوض بر روی فعالیت‌های کلیدی تمرکز کنید که بزرگ‌ترین بازده را برای شما دارند.

۶٫ از خودتان به‌خوبی مراقبت کنید و کنجکاو باشید

«استراحت دادن به خودتان» را یک قانون تلقی کنید. زمانی را برای گذراندن دور از کار اختصاص دهید. اطمینان حاصل کنید که با خانواده و دوستانتان ارتباط برقرار می‌کنید و به‌اندازه کافی تعطیلات دارید. هنگامی‌که شما در دنیای خصوصی خودتان کار می‌کنید، تصمیم‌گیری عاقلانه غیرممکن است. دور شدن به شما کمک می‌کند تا کسب‌وکارتان را به‌وضوح ببینید و باعث می‌شود زندگی، بسیار جالب‌تر و سرگرم‌کننده‌تر شود. راه اندازی استارت آپ یک ماجراجویی است. اجازه ندهید این کار سخت شود. آیا شما در راه اندازی استارت آپ و توسعه کسب‌وکار خود از این توصیه‌ها استفاده کرده‌اید؟ چه موارد دیگری را برای استحکام یک تجارت نوپا ضروری می‌دانید؟ لطفاً نظرات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

مشاوره مدیریت
مکاتب مدیریت استراتژیک

مکاتب مدیریت استراتژیک ، سفری اکتشافی در میان جنگل استراتژی

  • مقدمه
  • مکاتب مدیریت استراتژیک
  • مکتب طراحی در مکاتب مدیریت استراتژیک
  • مکتب برنامه‌ریزی در مکاتب مدیریت استراتژیک
  • مکتب موقعیت‌یابی در مکاتب مدیریت استراتژیک
  • سخن آخر

مقدمه

مکاتب مدیریت استراتژیک شامل الگوهایی متنوع و در عین حال چالش برانگیزی است که اختلاف نظرهای فراوانی را در بین دانشمندان و مدیران ایجاد کرده است. در مقاله قبل به سؤال «استراتژی چیست؟» پاسخ دادیم؛ اما شاید مفهوم پر رمز و راز استراتژی سؤالات بیشتری در ذهن مدیران و تصمیم‌گیرندگان ایجاد نماید. سؤالاتی نظیر اینکه «استراتژی چگونه شکل می‌گیرد» و اینکه چه دیدگاه‌ها و رویکردهایی به دنبال پاسخی به این پرسش بوده‌اند. در این مقاله ایران مدیر به بررسی تعدادی از مکاتب مدیریت استراتژیک می‌پردازد و به این سوال همیشگی پاسخ می‌دهد که کدام‌یک از مکاتب مدیریت استراتژیک در محیط کسب‌وکار امروزی می‌توانند شرکت‌ها را در دستیابی به اهدافشان کمک کنند برای آشنایی با مکاتب مختلف استراتژی و درک متفاوت افراد از مفهوم استراتژی و چگونگی شکل‌گیری آن، شاید داستان شناخت فیل از مثنوی معنوی کمک‌کننده باشد. شش مرد در هندوستان علی‌رغم نابینا بودن مایل به شناخت فیل بودند تا به‌گونه‌ای از کنجکاوی خود کم کنند. یکی از آن‌ها پهلوی فیل را لمس می‌کند و می‌گوید: فیل چقدر شبیه به دیوار است. دیگری عاج آن را لمس می‌کند و می‌گوید: فیل شبیه نیزه است. سومین نفر دست به خرطوم فیل می‌کشد و آن را شبیه به مار ‌دانست. چهارمین نفر با لمس پای فیل می‌گوید: فیل به درخت شبیه است. نفر پنجم با دست کشیدن به گوش آن، می‌گوید: فیل شباهت زیادی به بادبزن دارد. آخرین نفر پس از گرفتن دُم فیل می‌گوید: فیل شبیه به یک طناب است. اگرچه همه آن‌ها تااندازه‌ای حق داشتند ولی همگی در اشتباه بودند. ما افراد نابینایی هستیم و تشکیل استراتژی فیل ماست. ازآنجاکه هریک از ما بینایی کامل نداشته‌ایم تا کل پیکر فیل را ببینیم، هریک، قسمتی از بدن آن را لمس کرده و در مورد کل آن قضاوت کرده‌ایم. در مورد استراتژی هم هریک از ما چنین اشتباهی مرتکب شده‌ایم. هر یک از ما در جایگاه مدیر یا برنامه‌ریز، با بخش‌های مختلفی از استراتژی سروکار داشته‌ایم، برخی با ماتریس SWOT، برخی با تعیین مأموریت و چشم‌انداز و برخی با این اصل که باید استراتژی در لحظه شکل بگیرد. بر مبنای همین تجارب ناکامل و اندک، در مورد استراتژی و کلیت آن تصمیم‌گیری کرده‌ایم. تصمیم‌گیری که همانند تصمیم فیلبانان، پر از خطا و اشتباه بوده است. همانند یک فیل استراتژی چیزی بیش از اجزاست. لذا برای درک و شناخت آن، باید ضمن شناسایی اجزا آن، کلیت و مجموعه‌ای که این اجزا ایجاد می‌کنند را بشناسیم. و این یادآور ابیات حکایت «فیل در تاریکی» در «مثنوی معنویِ» «مولانا» است: چشم دریا دیگر است و کف دگر/ کف بهل وز دیده‌ی دریا نگر جنبش کف‌ها ز دریا روز و شب/ کف همی بینی و دریا نه عجب ما چو کشتی‌ها به هم برمی‌زنیم/ تیره چشمیم و در آب روشنیم ای تو در کشتی تن رفته به خواب/ آب را دیدی نگر در آب آب و همان‌گونه که «عبدالحسین زرین‌کوب» در کتاب «بحر در کوزه» بیان می‌کند: «این اختلاف در شکل و چگونگی فیل ازنظر آن افراد ناشی از تعدد و تکثر اشکال در فیل نبوده است، بلکه ناشی از آن بود که هریک از آن‌ها فیل را از نظرگاه دیگر دریافته و آزموده‌اند. از تمثیل مولانا نتیجه می‌گیرد که در تاریکی دنیا، اختلاف در مدرکات انسان‌ها اجتناب‌ناپذیر است و درصورتی‌که این افراد هریک شمعی داشتند، اختلافات خود را کنار می‌گذاشتند». این همان نگاه سطحی به موضوعات پیرامونمان را نشان می‌‌دهد و به‌جای نگاه بر کف دریا به خود دریا باید نگریست. تعریف مکاتب مدیریت استراتژیکتعاریف و دیدگاه‌های مختلفی در مورد استراتژی وجود دارد و هریک از این دیدگاه‌ها منحصربه‌فرد هستند و مانند هریک از افراد نابینای که قادر به شناخت فیل نبوند و تنها بر یک عضو از بدن آن شناخت پیدا می‌کردند، در فرآیند تشکیل استراتژی نیز وضع به همین‌گونه است. از یک‌سو دیدگاه‌های مرتبط با استراتژی محدود و معروف هستند و از سوی دیگر هریک از آن‌ها نشان‌دهنده بصیرت است. ازاین‌رو مینتزبرگ، آلستراند و لمپل در کتاب جنگل استراتژی ده دیدگاه متمایز را تحت عنوان مکاتب مدیریت استراتژیک برای شناخت استراتژی را معرفی می‌کنند. در ادامه به بررسی مکاتب مدیریت استراتژیک می‌پردازیم.

مکاتب مدیریت استراتژیک

مینتزبرگ و همکارانش در کتاب «جنگل استراتژی» مکاتب مدیریت استراتژیک را در قالب ده مکتب معرفی می‌کنند. در ذیل به‌صورت خلاصه به هریک از این مکاتب پرداخته می‌شود:  مکاتب مدیریت استراتژیک و مینتزبرگ ۱٫ مکتب طراحی (Design school) در مکاتب مدیریت استراتژیک : تدوین استراتژی در این مکتب به‌عنوان یک فرآیند مفهومی در نظر گرفته می‌شود. ۲٫ مکتب برنامه‌ریزی (Planning school) در مکاتب مدیریت استراتژیک : تدوین استراتژی در این مکتب به‌عنوان یک فرآیند رسمی در نظر گرفته می‌شود. ۳٫ مکتب موقعیت‌یابی (Positioning school) در مکاتب مدیریت استراتژیک : تدوین استراتژی در این مکتب به‌عنوان یک فرآیند تحلیلی در نظر گرفته می‌شود. ۴٫ مکتب کارآفرینی (Entrepreneurial school) در مکاتب مدیریت استراتژیک : تدوین استراتژی در این مکتب به‌عنوان یک فرآیند تخیلی در نظر گرفته می‌شود. ۵٫ مکتب شناختی (Cognitive school) در مکاتب مدیریت استراتژیک : تدوین استراتژی در این مکتب به‌عنوان یک فرآیند ذهنی و فکری در نظر گرفته می‌شود. ۶٫ مکتب یادگیری (Learning school) در مکاتب مدیریت استراتژیک : تدوین استراتژی در این مکتب به‌عنوان یک فرآیند نوظهور در نظر گرفته می‌شود. ۷٫ مکتب قدرت (Power school) در مکاتب مدیریت استراتژیک : تدوین استراتژی در این مکتب به‌عنوان یک فرآیند مذاکره در نظر گرفته می‌شود. ۸٫ مکتب فرهنگی (Cultural school) در مکاتب مدیریت استراتژیک : تدوین استراتژی در این مکتب به‌عنوان یک فرآیند جمعی در نظر گرفته می‌شود. ۹٫ مکتب محیطی (Environmental school) در مکاتب مدیریت استراتژیک : تدوین استراتژی در این مکتب به‌عنوان یک فرآیند واکنشی در نظر گرفته می‌شود. ۱۰٫ مکتب ترکیبی (Configuration school) در مکاتب مدیریت استراتژیک : تدوین استراتژی در این مکتب به‌عنوان یک فرآیند تحول و دگرگونی در نظر گرفته می‌شود.   ده مکاتب مدیریت استراتژیک مکاتب مدیریت استراتژیک خود به سه دسته تقسیم می‌شوند. سه مکتب اول ماهیتاً تجویزی (Prescriptive) هستند؛ یعنی با این موضوع سروکار دارند که استراتژی‌ها باید چگونه تدوین شوند. شش مکتب بعدی جنبه‌های خاص فرآیند تشکیل استراتژی را در نظر می‌گیرند و با تجویز رفتار استراتژیک ایده‌آل کمتر ارتباط دارند. این شش مکتب در دسته توصیفی (Descriptive) قرار می‌گیرند و با تشریح چگونگی شکل‌گیری استراتژی سروکار دارند. آخرین گروه مکاتب تنها شامل یک مکتب است؛ هرچند که می‌توان استدلال کرد این مکتب عملاً مکاتب دیگر را با یکدیگر ادغام می‌کند که آن را مکتب ترکیبی می‌گویند. این مکتب فرآیند تشکیل استراتژی را به‌عنوان یک فرآیند تحول و دگرگونی شرح می‌دهد و مفهوم تغییر استراتژیک در سازمان‌ها را در بردارد و در دسته مکاتب ترکیبی (configurative) قرار می‌گیرد. در ادامه به بررسی تفصیلی دسته تجویزی مکاتب مدیریت استراتژیک یعنی مکاتب طراحی، برنامه‌ریزی و موقعیت‌یابی می‌پردازیم. دسته توصیفی مکاتب مدیریت استراتژیک

مکتب طراحی در مکاتب مدیریت استراتژیک

مکتب طراحی و مکاتب مدیریت استراتژیک نخستین مکتبی که مینتزبرگ و همکاران وی در مکاتب مدیریت استراتژیک به آن پرداخته‌اند، مکتب طراحی است. بدون تردید معتبرترین دیدگاه در فرآیند تدوین استراتژی در مکاتب مدیریت استراتژیک ، مکتب طراحی است. این مکتب اساس دوره‌های کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشته‌های مدیریت بازرگانی و مدیریت استراتژیک در دانشگاه‌ها است. مکتب طراحی در بین مکاتب مدیریت استراتژیک در ساده‌ترین شکل خود یک مدل استراتژی سازی را ارائه می‌دهد. این مدل در تلاش است تا بین توانایی‌های داخلی و امکانات خارجی تطابق و تناسب ایجاد کند به گفته کریستنسن، آندروز، باور، هامرش و پورتر (Christensen, Andrews, Bower, Hamermesh, and Porter) به‌عنوان مشهورتر‌ین طرفداران این مکتب، استراتژی اقتصادی همان تطابق و تناسب بین استعدادها و توانایی‌ها و فرصت‌هایی است که موقعیت شرکت را در محیط آن تعیین می‌کند.

مشاوره مدیریت
قوانین موفقیت در کسب و کار

قوانین موفقیت در کسب و کار: ۵ قانون بنیادی در یک کسب‌وکار کارآمد

قوانین موفقیت در کسب و کار ، عواملی فراتر از آن چه بود که من فکر می کردم. چند سال پیش، یک ایده بسیار قوی در ذهنم داشتم، یک محل رؤیایی برای کار و تیمی از بهترین ها. معتقد بودم که این یک ایده منحصربه‌فرد است. هیچ‌کس هرگز تابه‌حال به این مدل کسب‌وکار فکر نکرده بود؛ حداقل من اینطور فکر می‌کردم. نیازی به گفتن نیست، من اشتباه می‌کردم. یک سال بعد، درحالی‌که من هنوز در راه اندازی کسب و کار خود مردد بودم، کسی یک کسب‌وکار دقیقاً مشابه چیزی که مدنظر من بود ایجاد کرد. می خواهم بگویم که تنها داشتن ایده کافی نیست. همواره افراد و فرآیندهایی که شما برای تحقق بخشیدن به یک ایده نیاز دارید مهم‌تر هستند. در ادامه ایران مدیر به ۴ نکته کلیدی به عنوان اصلی ترین قوانین موفقیت در کسب و کار برای رسیدن به نتایج مطلوب اشاره می کند.

۱٫ قوانین موفقیت در کسب و کار می گوید شما باید در هنر مدیریت خبره باشید

موفقیت یک کسب‌وکار تنها حاصل عملکرد محصول نیست. در حقیقت، بسیاری از مواقع محصول چیزی نیست که واقعاً فروخته می‌شود. موفقیت سازمان کاملاً به مدیریت مربوط می‌شود و مدیریت خوب می‌تواند هر چیزی را به فروش برساند. به نظر شما مک‌دونالد چطور یک همبرگر را به یک کسب‌وکار با ارزش بیش از ۹۶ میلیارد دلار تبدیل کرد؟ یک بار مربی کسب‌وکارم از من خواست تا کتابخانه‌ام را به او نشان دهم. من یک مجموعه بسیار خوب داشتم، اما حتی یک کتاب هم در مورد چگونگی اجرای یک کسب‌وکار در آن نبود. او گفت، «این مشکل توست». من هرگز آن جمله را فراموش نکردم. او به من گفت، قوانین موفقیت در کسب و کار می‌گوید باید به جنبه‌های مدیریت کسب‌وکار خود علاقه بیشتری نشان دهی. من باید به کسب‌وکارم مانند یک تمرین مدیریت نگاه می‌کردم و برای این کار باید دانش‌هایی در مورد مدیریت می‌آموختم. باید برای مطالعه در مورد سیستم‌های برندهای شناخته‌شده‌تر و اینکه آن‌ها چطور کسب‌وکار خود را ساختاربندی کردند زمان صرف کنم. این کار به‌طور طبیعی اتفاق نمی‌افتد. مدیریت خوب یک تخصص است – چیزی است که باید بر خودتان اعمال کنید. یک کسب‌وکار بزرگ موفق از یک ایده بزرگ و یا سرمایه‌ای بزرگ به دست نمی‌آید. کارآفرینی دنباله‌دار با چیزی که انتظار آن را دارید هم‌راستا است. به گفته سارا نایت، استاد دانشگاه، «کسب‌وکار باید یک سفر باشد، اما اگر بر مدیریت سرمایه‌گذاری نکنید، این سفر، تنها یک قدم زدن ساده است.»

۲٫ با داشتن یک رفتار عالی می توانید افراد عالی را جذب می‌کنید

در شروع کسب و کار ، جذب استعدادهای بالا دشوار است چراکه افراد همیشه نمی‌خواهند که بر روی معیشت خود قمار کنند. قوانین موفقیت در کسب و کار می‌گوید بهتر است که یک گروه کوچک از افراد بااستعداد داشته باشید تا این‌که یک گروه بزرگ از افراد بی‌استعداد و بی‌انگیزه داشته باشید. شما در رهبری کسب‌وکار خود باید سازمان را به‌آرامی رشد دهید. شما به معنای واقعی کلمه باید در همه‌جا باشید، با هر فرد در گروه کارکنان کوچک خود از نزدیک در ارتباط باشید و زمان خود را در آموزش‌های شخصی و کارگاه‌ها صرف کنید. اگر شما بتوانید گروهی از افراد مناسب درست کنید و با آن‌ها درست برخورد کنید، همین حالا هم اقدامات فوق‌العاده‌ای انجام داده‌اید. Strive Masiyiwa، بنیان‌گذار و مدیر اجرایی Econet می‌گوید: «کارآفرینان واقعی همیشه برای افراد خود زمان صرف می‌کنند؛ و از اعضای آسیب‌پذیر سازمان‌های خود مراقبت می‌کنند. من ترجیح می‌دهم من را کارآفرین موفقی بدانند که در درجه اول هرگز حقی را از بین نبرده‌ام تا این‌که میلیاردها دلار ساخته باشم.» اهمیت استدلال Masiyiwa در این است که «مردم پیرامون شما صحبت می‌کنند» و هنگامی‌که صحبت‌ها به این نقطه برسد ‌که شما یک رهبر عالی هستید و با کارمندان خود رفتار خوبی دارید، سرمایه‌گذاران بزرگ می‌خواهند با شما کار کنند و استعدادهای بزرگ هم خواهان کار با شما خواهند بود.

۳٫ برای پایبندی به قوانین موفقیت در کسب و کار ، نقدینگی خود را پیگیری کنید

یکی از نکات کلیدی‌ که باید یاد بگیرید مدیریت جریان نقدی‌تان است – دریافتی‌ها (فروش) و پرداختی‌های (هزینه‌ها) حساب‌هایتان. من همیشه در آخر هرماه ناراحت می‌شدم چون نمی‌توانستم بفهمم کجا پول تمام شد. من حتی شک کردم که آیا کسی ی می‌کند؟ اداره سازمان مستم سطح بالایی از جزئیات و دقت است. اگر ما نتوانیم با پولمان به آن دست‌یابیم، درواقع نمی‌توانیم بگوییم هر نوع دقتی را در کسب‌وکارمان لحاظ کرده‌ایم. مربی‌ام یک بار از من پرسید، «آیا می‌توانی هر ریال از جریان نقدی را رد سازمان خود ردیابی کنی؟» من نمی‌توانستم و این نقص من بود. بودجه جریان نقدی را با چند سناریوی متفاوت – بهترین حالت، بدترین حالت و فرضیه‌های مختلف – در کنار هم قرار دهید. البته شما نمی‌توانید همه‌چیز را پیش‌بینی کنید و اتفاقات غیرمنتظره ای اتفاق می‌افتند، اما با آنچه می‌دانید سعی خود را بکنید. اکنون یک پلتفرم حسابداری ایجاد کنید و در صورت وم از نرم‌افزار استفاده کنید. اطمینان حاصل کنید که می‌توانید بگویید هر ریال کجا است. اگر پول نقد را مدیریت کنید، فرآیند برنامه‌ریزی ساده‌تر می‌شود.

۴٫ فرآیند: یاد بگیرید کارهای درست را به روش درست انجام دهید

افراد، ستون فقرات هر سازمانی هستند، اما فرآیند نیز یک بنیاد به همان اندازه حیاتی است. «فرآیند» مجموعه‌ای از اقداماتی است که شما برای دستیابی به یک نتیجه یا خروجی موردنظر انجام می‌دهید. شما باید در حوزه کسب‌وکارتان روش‌های مشخصی را برای انجام تمام جنبه‌های کسب‌وکار به‌کارگیرید – فرآیندهای سرمایه‌گذاری، برنامه‌ریزی استراتژیک، استخدام و آموزش کارکنان، تحقیق، توسعه محصول، آزمایش محصول، بازاریابی و فروش و غیره. قوانین موفقیت در کسب ‌و کار می‌گوید انجام آن به روشی که می‌دانید به‌تنهایی کافی نیست. قبل از این‌که حتی یک ایده را دنبال کنید یا تلاش کنید تا کسب‌وکار خود را به یک حوزه دیگر گسترش دهید، باید بتوانید اقدامات مختلف تعریف‌شده‌ای داشته باشید که شما را به تصویری که در ذهن دارید هدایت کند. بگذارید کارکنان شما فرایند را یاد بگیرند و اگر این فرایندها آن‌طور که فکر می‌کردید کار نکرند، بررسی کنید که آیا همه‌چیز را درست انجام می‌دهید یا نه.

۵٫ فناوری را پیشرفته‌تر کنید

در یک محیط کسب‌وکار سنگین با رقابت شدید، تمام تلاش‌های شما باید با منابع تکنیکی و آنلاین مناسب باشد. داشتن یک نرم‌افزار هدایت‌کننده عالی، یکی از بهترین روترهای Wi Fi یا یک سیستم پرداخت خودکار کافی نیست. شما باید نوع دقیقی از فناوری که مطابق کسب‌وکار و خدمات شما می‌باشد را دریافت کنید یا نمونه‌ای که در کار خود بی‌نظیر باشد. نیازهای فعلی فن‌آوری به دو دلیل نمی‌تواند مورد تأکید قرار گیرد – مشتریان از آن استفاده می‌کنند و فناوری در حقیقت از زمان آخرین بررسی شما بسیار هوشمندتر شده است. ممکن است شما بهترین ساختار را داشته باشید، اما بدون مناسب‌ترین فناوری و منابع اینترنتی، هنوز هم در فرایندتان لکنت دارید. شما برای ساخت کسب‌وکار خود کدام یک از قوانین موفقیت در کسب و کار را رعایت می‌کنید؟ چه نکات دیگری را برای موفقیت یک کسب‌وکار سراغ دارید؟ لطفاً نظرات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

مشاوره مدیریت
تدوین استراتژی

تدوین استراتژی و ۶ دام مهلک که ممکن است شما هم روزی در آن بیفتید

تدوین استراتژی امروزه به یکی از دغدغه‌های مهم تبدیل‌شده است. همه ما در زندگی یا در کسب‌وکارمان منابع محدودی در اختیارداریم. همه‌ ما دوست داریم که با کم‌ترین زمان ممکن یا کمترین تلاش ممکن به بیش‌ترین نتیجه دست پیدا کنیم؛ اما در پس همین تمایلات ما، ممکن است خطاهایی را مرتکب شویم که منابع محدود ما را به یغما ببرد و ما را از دستیابی به اهدافمان ناامید سازد. این خطاها را دام‌های استراتژی می‌نامیم. ایران مدیر در این مقاله به ۶ خطای استراتژیک که ممکن است افراد در زندگی روزمره، در کسب‌وکار یا در فضای بین‌المللی به آن گرفتار شوند را به‌صورت جامع و با زبانی ساده تشریح می‌کند. در کتاب «بازی به‌قصد برد، استراتژی چگونه در عمل کار می‌کند؟» که توسط دانشگاه هاروارد در سال ۲۰۱۳ به چاپ رسیده به ۶ خطای رایج واصلی که به‌واسطه آن سازمان‌ها از پیشبرد استراتژی خود بازمی‌مانند اشاره‌شده است.بر طبق این کتاب هیچ استراتژی کاملی وجود ندارد. هیچ الگوریتم و ساختاری وجود ندارد که به افراد و شرکت‌ها در حفظ مزیت رقابتی پایدار در صنعت تحت فعالیتشان ضمانت مادام‌العمر بدهد اما علائم و نشانه‌هایی وجود دارند که هشدارهایی در مورد اشتباه بودن استراتژی انتخاب‌شده توسط افراد و شرکت‌ها به ما می‌دهند. در اینجا به این ۶ خطای رایج به‌صورت خلاصه اشاره می‌گردد.

تدوین استراتژی و دام همه‌کاره (The do-it-all strategy)

تدوین استراتژی و استراتژی همه کارهبه بیانی بسیار ساده این دام مهلک را می‌توان این‌گونه بیان کرد: شکست در انتخاب کردن و همه‌چیز را به‌عنوان اولویت در نظر گرفتن. باید در نظر داشته باشیم که استراتژی یعنی انتخاب و همه‌چیز نمی‌تواند در جایگاه اولویت برای ما قرار گیرد. افراد و شرکت‌ها منابع محدودی دارند و نمی‌توان تمامی گزینه‌های پیش رو را به‌عنوان اولویت برای خود در نظر بگیریم. به قول یکی از اساتیدم در دوران دکتری اولویت یعنی یک انتخاب و زمانی که تعداد انتخاب‌ها زیاد شد به این معناست که با اولویت نداریم یا بامعنای لغوی واژه اولویت آشنا نیستیم! یکی از اقداماتی که به شما در دوری جستن از این خطا کمک می‌کند، تعیین اهداف و ارزش‌ها و سپس مشخص کردن اولویتتان است. در این صورت می‌توانید به‌صورت بهینه به منابع خود را تخصیص دهید. همیشه به یاد داشته باشید که در بازی شطرنج، زمانی که بازی تازه شروع می‌شود، هر دو طرف تعداد مهره‌های یکسانی دارند نحوه استفاده از این مهره‌هاست که فرد برنده را مشخص می‌کند. به یاد داشته باشید که نمی‌توان در شطرنج اهداف مختلفی را انتخاب کرد و هر مهره را برای آن هدف به خدمت گرفت.

تدوین استراتژی و دام دون کیشوت (The Don Quixote strategy)

تدوین استراتژی و استراتژی دن کیشوتبه بیانی بسیار ساده این دام مهلک را می‌توان این‌گونه بیان کرد: حمله به رقابتی‌ترین دیوار شهر یا به عبارتی حمله به قوی‌ترین و قدرتمندترین رقیب موجود به‌صورت رودررو. بسیاری از افرادی که قصد شروع کسب‌ و کار و راه‌اندازی آن را دارند، در همان روزهای نخست به فکر رقابت با بزرگ‌ترین و نامدارترین رقیبشان می‌افتند. به همین منوال همان‌طور که شخصیت داستانی دون کیشوت دچار توهم شده بود، آن‌ها هم دچار توهم می‌شوند و به دنبال بزرگ‌ترین رقیب خود می‌افتند. مثال بارز این اشتباه را می‌توان در کسب‌وکارهای آنلاینی دید که به دنبال رقابت و شکست دادن رهبر بازاری مقتدر به نام دیجی کالا هستند. هرچند چنین هدفی می‌تواند انگیزه بسیار زیادی برای شما و همکاران اندکتان! فراهم آورد، اما در عمل پنجه در پنجه بزرگ‌ترین رقیب انداختن، هیچ سرانجامی جز شکست ندارد. باید به یاد داشت که جایی که در آن اقدام به رقابت می‌کنید یک انتخاب است و باید جایی را برای رقابت انتخاب کنید که احتمال بالایی برای برد داشته باشید.

تدوین استراتژی و دام واترلو (The Waterloo strategy)

تدوین استراتژی و استراتژی واترلوواترلو درواقع به نبرد تاریخی ناپلئون بناپارت جنرال مشهور و مقتدر فرانسوی با قوای متحد بریتانیا و هلند اشاره دارد. نبرد این ارتش‌ها در دشتی به نام واترلو روی داد و به همین دلیل به این نام معروف شده است. به بیانی بسیار ساده این دام مهلک را می‌توان این‌گونه بیان کرد: آغاز جنگ به‌صورت چندجانبه و با چند رقیب مختلف. در این نبرد ناپلئون به‌صورت یک‌باره به جنگ چند ارتش رفت و نتیجه‌ای جز تبعید و برکناری برایش به همراه نداشت. در دنیای کسب‌وکار هیچ شرکتی قادر به انجام همه کارها به روشی عالی و برتر نیست، اگر شرکت به دنبال انجام همه کاری به نحو احسن باشد، احتمالاً هیچ کاری را عالی انجام نخواهد داد. اگر فردی به دنبال عالی بودن در چند زمینه باشد، پس به‌احتمال‌زیاد در هیچ‌یک عالی نخواهد بود.

تدوین استراتژی و دام رویاپردازی (The dreams-that-never-come-true strategy)

تدوین استراتژی و استراتژی رویاپردازانهترسیم و نوشتن سطوح بالایی از الهام و بیانیه مأموریت که هیچ‌گاه به‌صورت عینی و عملی تبدیل نمی‌شوند و تنها در سطح انتزاع و رویا باقی می‌مانند. به بیانی بسیار ساده این دام مهلک را می‌توان این‌گونه بیان کرد: تعیین اهداف و چشم‌اندازی بسیار متعالی و فرازمینی به‌گونه‌ای که این اهداف قابلیت زمینی شدن (اجرایی شدن) نداشته باشند. درواقع این بیانیه مأموریت و الهامات هیچ‌گاه در سطح مکان رقابت، چگونگی انتخاب راهبرد و انتخاب پیروزی، قابلیت‌های محوری و سیستم‌های مدیریتی به‌صورت عینی متبلور نمی‌گردد. باید توجه داشت که آرزوها و الهامات به معنای استراتژی نیستند. استراتژی پاسخی به سؤالات عینی هست. تمامی کارآفرینان موفق باآنکه اهداف و مأموریت‌های بسیار متعالی در ذهن دارند اما در عمل بر روی چیزی کارکرده‌اند که عینی و ملموس بوده است و قابلیت اجرایی شدن را داشته است

تدوین استراتژی و دام چیزی برای همه (The something-for-everyone strategy)

تدوین استراتژی و استراتژی دام چیزی برای همهبه بیانی بسیار ساده این دام مهلک را می‌توان این‌گونه بیان کرد: تلاش برای تصرف و دستیابی به تمام گروه‌های مشتریان، کانال‌های توزیع، مناطق جغرافیایی به‌صورت یک‌باره و در یک‌زمان. به یاد داشته باشید که برای تحقق استراتژی در هرزمانی به بخش‌های مشخصی کالا و خدمات ارائه کنید و نگران سایر بخش‌ها نباشید. استفاده از چارچوب STP در زمان هدف‌گیری بازارهای هدف می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد.

تدوین استراتژی و دام یکسان انگاری (The program-of-the-month strategy)

تنظیم استراتژی برای صنایع ژنریک (عمومی)، جایی که در آن تمام مشتریان در یک مسیر یکسان و روتین قرار دارند. به بیانی بسیار ساده این دام مهلک را می‌توان این‌گونه بیان کرد: برخورد یکسان با تمامی بخش‌ها و حوزه‌ها به‌صورت عمومی. همواره به یاد داشته باشید که منطق و سؤالاتی که منجر به انتخاب یک بخش می‌شود باید مشخص و متمایز باشد. به میزانی که استراتژی شما همانند استراتژی سایر رقبایتان باشد، به همان میزان احتمال شکست شما وجود دارد.

نتیجه‌گیری

در این مطلب به ۶ دام مهلک که ممکن است شما هم روزی به آن‌ها گرفتار شوید اشاره کردیم. همان‌طور که بیان شد منابع افراد و شرکت‌ها محدود است و نمی‌توان با هیجان و رفتارهای احساسی به تصمیم‌گیری منتج به پیروزی دست زد. توصیه می‌شود تا این ۶ خطا را درجایی که هرروز نگاهتان به آن می‌افتد نصب کنید! و هرروز با خود فکر کنید که تصمیماتی که به دنبال اتخاذ آن هستم، ممکن است مرا به درون کدام‌یک از این ۶ دام مهلک بی اندازد؟ اگر شما هم در زندگی روزمره و در کسب‌وکارتان با این ۶ خطا روبرو شده‌اید و یا افراد و کسب‌وکارهایی را دیده‌اید که در هر یک از این دام‌های مهلک افتاده‌اند، با ما در میان بگذارید. به نظر شما چگونه می‌توان این افراد را از این دام‌ها رها نمود؟

مشاوره مدیریت
سبک های رهبری

سبک های رهبری و ۴ سؤال چالش‌برانگیز برای مدیران حرفه‌ای

چند هفته قبل خودم را در یک اتاق کنفرانس بدون پنجره یافتم تا دوباره با یک کارمند ناراضی دیگر مصاحبه کنم. با توجه به آنچه از این مصاحبه‌ها یاد می‌گرفتم، دریافتم نسل امروزی بسیار بیشتر ازآنچه ما فکر می‌کنیم برای طراحی و هدایت سازمان‌های موفق آماده هستند. اما این چطور امکان دارد؟ به باور سنتی و کلیشه‌ای، نسل امروزی مجموعه‌ای از افرادی هستند که منتظرند تا به جای اینکه کار «واقعی» ای انجام دهند، مورد تحسین و ستایش قرار بگیرند؛ اما من به همراه برخی دیگر از کلیشه‌های سنتی نسل امروزی دل‌زده شده‌ام. این اتاق کنفرانس بدون پنجره برای سه روز خانه من بود. ما با تعداد زیادی از کارمندان ناراضی مصاحبه کرده بودیم. شکایت‌ها تقریباً یکسان بود. اعتراضات به‌گونه‌ای تعبیه‌شده بود که به نظر می‌رسید سنگ‌قبر این شرکت قبلاً آماده‌شده است. تا حدودی ناامید شدم، شروع کردم از این کارکنان بپرسم که برای حل مشکلات چه کار خواهند کرد. اغلب لکنت گرفتند. دیگران دقیقاً می‌دانستند که چه کسی باید اخراج شود، گویی که این راه‌حل همه‌چیز را حل خواهد کرد. بااین‌حال، هیچ‌کس هیچ ایده واقعی‌ در مورد چگونگی حل مشکل اساسی نداشت. به نظر من مشکل این سازمان این بود که سبک رهبری آن از کارهای پایه‌ای که باید انجام شوند پشتیبانی نمی‌کرد. آنچه این سازمان به‌شدت به آن نیاز داشت یک سبک رهبری مشارکتی بود، شبیه به آنچه شما ممکن است بین یک گروهبان و گروه وی ببینید. در عوض، رهبران جدید در این سازمان یک سبک بسیار مستبدانه را تصویب کردند. هنگامی‌که آن‌ها ارتقا یافتند، کارهای خود را کنار گذاشتند و شروع کردند به دستور دادن به اطرافیانشان. ازآنچه می‌توانم در طول مصاحبه‌هایم بگویم، این سبک اقتدارگرا فقط چیزی است که آن‌ها قبلاً از هر رهبر دیگری دیده‌اند. بااین‌حال، این کار نمی‌کرد. نیتی در همه‌جا وجود داشت. این تمایل به پیروی از سبک های رهبری که درگذشته ما استفاده‌شده است، چیزی است که من آن را «وراثت‌پذیری رهبری» می‌نامم. وراثت رهبری احساس راحتی خواهد کرد. شما از نحوه عملکرد آن استفاده می‌کنید. هیچ‌چیز غافلگیرکننده‌ای وجود ندارد. بااین‌حال، این سطح راحتی، یک تعصب است که می‌تواند منجر به اتخاذ یک تصمیم بنیادی کاملاً اشتباه از طرف شما شود. تصمیم شما به‌جای اینکه متفکرانه باشد، غریزی می‌شود. این‌جایی است که نسل امروزی مفید هست. تجربه من این است که نسل امروزی‌ها به‌احتمال‌زیاد وضعیت فعلی را به چالش می‌کشند، آن‌ها به‌راحتی تکیه می‌دهند و سؤالاتی در مورد منطقی بودن بعضی چیزها می‌پرسند. این نوع از تفکر انتقادی دقیقاً همان چیزی است که به آن نیاز داریم، زیرا ما جهش را از طرف فردی به مدیر یا رهبر ایجاد می‌کنیم. هر یک از ما می‌توانیم در انطباق یک طرز فکر نسل امروزی و به چالش کشیدن وراثت‌پذیری رهبری‌مان خوب عمل کنیم. برای برخی، آن‌ها درمی‌یابند که انتخاب مناسبی انجام داده‌اند؛ اما ممکن است دیگران متوجه شوند که در مورد فلسفه رهبری خود نیاز به تفکر دوباره دارند. ایران مدیر برای به چالش کشیدن و ارزیابی رهبری پیشنهاد می‌دهد که سؤالات زیر را از خود بپرسید:

۱٫ چه سبک رهبری‌ در شرکت را می‌خواهید اتخاذ کنید؟

هر یک از ما ترجیحاتی داریم و در صورت امکان، انتخاب یک سبک رهبری جذاب است. منطق این است که اگر شما آن را دوست داشته باشید، احتمال بیشتری وجود دارد که آن سبک را به‌طور کامل اجرا کنید و از آن به‌طور صحیح استفاده کنید.

۲٫ کدام سبک های رهبری برای استعدادهای شما مناسب است؟

این همان مفهوم سؤال اول نیست. این کمی متفاوت است و از شما می‌خواهد تا نه‌تنها آنچه دوست دارید، بلکه آن سبکی که بیشتر از همه با مهارت‌های شما منطبق است را در نظر بگیرید.

۳٫ کدام سبک های رهبری می‌تواند مؤثر باشد؟

همه فالوورها به یک نوع سبک رهبری پاسخ نمی‌دهند، بنابراین ممکن است به تطبیق رویکردتان با سبکی که با کارمندان مطابق است نیاز داشته باشید. علاوه بر این، آنچه در یک موقعیت یا محیط کار می‌کند نمی‌تواند نوع رهبری‌ باشد که در حوزه دیگری عمل می‌کند.

۴٫ آیا سبک باعث بهتر شدن اهداف می‌شود یا آن‌ها را ضعیف می‌کند؟

این سؤال بسیار مهم است زیرا شما را از انتخاب آنچه می‌خواهید باز می‌دارد و در عوض، به شما کمک می‌کند سبک رهبری‌ را انتخاب کنید که روابط شما و کسب‌وکارتان را بهبود می‌بخشد. یک رهبر در برخورد با سؤال شماره چهار، واقعاً نیاز به زمان دارد و در محیط عملی و ایده‌آل خود را بازتاب می‌دهد. یک رهبر همچنین می‌تواند به عوامل زیر توجه کند: • آیا افراد به توجه و بازخورد بسیار زیاد نیاز دارد؟ • آیا دانش خاصی در اختیار دارم که افراد باید به آن دسترسی داشته باشند؟ • آیا ما متمرکز بر مشتری، متمرکز بر ایمنی، متمرکز بر کیفیت، متمرکز بر بهره‌وری و یا غیره هستیم؟ • آیا افراد را به‌طور مؤثر برای انجام آنچه من قبلاً انجام داده‌ام رهبری می‌کنم؟ • آیا دیدگاه تنظیم می‌کنم یا دیدگاه را پیاده‌سازی می‌کنم؟ • آیا افراد با یک سبک رهبری خاص هماهنگ شده‌اند؟ • یک محیط کاری چطور خود را به سبک دیگری تحمیل می‌کند؟ بدیهی است که این لیست می‌تواند بسیار بزرگ‌تر باشد و مطمئناً می‌خواهید لیست خود را ایجاد کنید چراکه شما سبک های رهبری را که بهترین تناسب با نیازهایتان را دارند، مطالعه می‌کنید. درنهایت، اگر شما این مسئله را که کدام یک از سبک های رهبری برای افراد و سازمان شما مناسب است، درست دریافت کنید، بسیاری از موارد دیگر به‌طور طبیعی در جای خود قرار می‌گیرند. لذا، برای به چالش کشیدن منظم سبک رهبری خود زمان بگذارید و در صورت تمایل می‌توانید نظرات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

مشاوره مدیریت
ارتباط تلفنی با مشتری

ارتباط تلفنی با مشتری و ۶ مهارت شگفت‌انگیز برای موفقیت در آن

ارتباط تلفنی با مشتری ، موفقیتی قابل دسترس است. اگر فروش و یا کسب‌وکاری نداشته باشید، برقراری تماس برایتان بسیار ساده می‌شود، اما برای بسیاری از افراد شماره‌گیری و تلفن کردن بسیار دشوار است. چرا؟ زیرا هیچ‌کس واقعاً نمی‌خواهد که تماس‌هایش رد شود. چیزی که می‌تواند باعث شود تا در یک روز، فروش بدی اتفاق بیفتد این است: قبل از اینکه بتوانید ارتباط تلفنی با مشتری برقرار کنید، چندین و چند بار تلاش می‌کنید که این اتفاق بیفتد و همین امر باعث می‌شود تا چشم‌انداز موردنظر، شما را رها کند. به همین دلیل است که اکثر مردم در فرایند فروش شکست می‌خورند، نه به این دلیل که به‌اندازه کافی خوب نیستند، بلکه آن‌ها به اندازه کافی پایدار نیستند. فروش همانند بازی اعداد است. می‌توانید گوشی خود را برداشته و به‌راحتی یک فروش داشته باشید، اما این عمل بسیار نادر است زیرا کمتر از ۲ درصد احتمال دارد که ‌چنین اتفاقی رخ دهد. بنابراین عمل فروش چالش بزرگی است. با توجه به آمار ۸۰ درصد از فروش‌ها پس از چهار مرتبه ارتباط تلفنی با مشتری صورت می‌گیرند، در همین شرایط هم هنوز ۹۲ درصد از مردم در مکالمه چهارم مشکوک به انجام عمل خرید هستند و این بسیار بد است زیرا فقط یک جمله‌ی کوتاه مانند (نه من مطمئن نیستم) باعث می‌شود که شما وادار شوید تا برای بار پنجم سعی خود را بکنید. ایران مدیر شش راهنمایی ساده ارائه می‌دهد که بتوانید ترس از فروش و شک و تردید خود را کنار بگذارید و معاملات بیشتری را انجام دهید.

۱٫ اطمینان حاصل کنید که با فرد مناسب صحبت می‌کنید

فروش همانند بازی با اعداد است، اما می‌توانید تعداد مخالفت‌هایی را که دریافت می‌کنید را کاهش دهید و اطمینان حاصل کنید که با فردی صحبت می‌کنید که می‌تواند به پیشنهاد‌های شما پاسخ مثبتی بدهد. بهتر است برای هر چشم انداز فقط ۱۵ دقیقه زمان صرف کنید تا ببینید که فرد درستی را انتخاب کرده‌اید یا خیر. اگر با یک شخص مناسبی ارتباط برقرار کرده‌اید و یک سری مخالفت به همراه داشت، جای نگرانی نیست؛ اما اگر شخص اشتباهی را انتخاب کرده باشید، واقعاً خود را برای شکست آماده کنید.

۲٫ برای ارتباط تلفنی با مشتری هدف درست داشته باشید

اگر ۸۰ درصد از فروش‌های شما بعد از پنجمین مکالمه با مشتریان به نتیجه برسد، باید اطمینان حاصل کنید که برای برقراری تماس‌های خود هدف درستی را انتخاب کرده‌اید. بسیار واضح است که چهار تماس اولیه با مشتری مربوط به فروش نیستند، بلکه برای حفظ مشتریان و آماده کردن آن‌ها برای گفتگوی پنجم است که در آن صورت شانس شما برای ایجاد یک فروش، بالاتر می‌رود. اگر هدف درستی داشته باشید، فشارها از روی شما برداشته می‌شود و احساس آرامش بیشتری می‌کنید که به‌خودی‌خود باعث ایجاد نتایج بهتر می‌شود. شما همچنین احساسی را به مراجعه‌کنندگان خود منتقل می‌کنید: زیرا او (مراجعه‌کننده) مجبور نمی‌شود فوراً «نه» بگوید و جریان گفتگو را با شما قطع کند، لذا هر دو فرصت بهتری برای مکالمه دارید. وقتی‌که هدف درستی داشته باشید، حتی یک مخالفت هم می‌تواند باعث موفقیت شود، زیرا شما را وادار می‌کند که به عقب برگردید و دوباره امتحان کنید.

۳٫ اطمینان حاصل کنید که پیام درستی داشته باشید

فروشی که انجام می‌شود در مورد خود محصولات نیست، بلکه در مورد ارائه راه‌حل است. برای انجام این کار اطمینان حاصل کنید که پیام فروش شما مزایایی را هم به همراه دارد. پیام شما باید جدید و مرتبط با مشتری باشد. هنگامی‌که شما دارای مشتری مناسب و پیام درستی هستید، شانس شما برای رسیدن به مرحله بعدی به‌طور قابل‌توجهی افزایش می‌یابد. مردم خواستار انواع راه‌حل‌ها هستند، نه محصولات و یا خدمات، بنابراین مطمئن شوید که ‌چنین راه‌حل‌هایی را برای آن‌ها به‌اندازه کافی برجسته کرده‌اید.

۴٫ پیام خود را مرور و اصلاح کنید

سخنرانان حرفه‌ای دائماً در حال بررسی مطالب خود هستند، بررسی این‌که چه چیزهایی برای آن‌ها مفید و کارآمد است و چه چیزهایی ناکارآمد. آن‌ها نسبت به این بحث‌ها و مطالب خود بسیار بی‌رحمانه عمل می‌کنند. آن‌ها می‌خواهند بدانند که چه چیزی باعث می‌شود تا مخاطبان، واکنش درستی به آن‌ها بدهند، یا اینکه چه چیزی باعث ایجاد ارتباط و تعامل می‌شود. هنگامی‌که حتی یک کلمه نامناسب را در مطالب خود ببینند، آن را حذف می‌کنند و یا کلمه‌ی دیگری جایگزین آن می‌کنند. این فوق‌العاده است که صاحب یک مطلب باشید، اما شما دائماً باید آن را ارزیابی کرده و بهبود ببخشید و همیشه به دنبال افزایش میزان مشتریان و فروش بیشتر خود باشید. فروش هم یک فرایند همانند فرایندهای دیگر است که نیاز به بهبود، ارزیابی و اصلاح دارد.

۵٫ از ابزارها برای افزایش تعداد مکالمات استفاده کنید

به‌طورمعمول و به‌طور متوسط، باید هشت ارتباط تلفنی با مشتری داشته باشید تا بتوانید با او بالقوه گفتگو کنید، بنابراین هر تماسی که با فرد نامناسبی به پایان می‌رسد، تلاش بسیار زیادی برای این ارتباط هدر رفته است و همین امر باعث افزایش ناامیدی و کاهش اعتمادبه‌نفس شما می‌شود. به همین دلیل است که شما باید از ابزارها استفاده کنید. چندین مورد از این ابزارها وجود دارد که می‌تواند به شما کمک کند تا زمان صرف هزینه فروش در برابر شماره‌گیری را به حداکثر برسانید.

۶٫ پایدار و سازگار باشید

با فروش ۸۰ درصدی در تماس‌های پنجم، همه‌چیز در رابطه با فروش، به پایداری و سازگاری می‌رسد. بزرگ‌ترین هدیه‌ای که می‌توانید برای خود تعیین کنید این است که تماس‌های تکراری از مشتریان خود دریافت کنید که این یک موفقیت بزرگ در برابر شکست‌های قبلی شما محسوب می‌شود. پیگیری باعث پول درآوردن می‌شود. شگفت‌آور است که ۴۸ درصد از فروشندگان به‌غیراز پنج تماس تلفنی اولیه، هیچ‌گونه پیگیری دیگری انجام نمی‌دهند؛ و تعجب هم می‌کنند که چرا در فروش تلفنی موفق نشده‌اند. هنگامی‌که شما اعتمادبه‌نفس خود را در فرایند فروش افزایش می‌دهید، مکالمات بیشتری خواهید داشت و تماس‌های برقرارشده را به سمت تماسی گرم و جذب‌کننده هدایت می‌کنید که این کار به فروش بیشتر منجر می‌شود. شما برای بهبود فروش خود از ارتباط تلفنی با مشتری استفاده می‌کنید؟ راه‌حل‌های دیگری برای موفقیت در برقراری ارتباط تلفنی با مشتری را دارید؟ لطفاً نظرات خود را با ما و کاربران ایران مدیر در بخش دیدگاه به اشتراک بگذارید.

مشاوره مدیریت
سئو وبلاگ نویسی

سئو وبلاگ نویسی و نکات کاربردی و ضروری برای ارتقاء کسب‌وکارتان

سئو وبلاگ نویسی می‌تواند به شما در افزایش رتبه سایت و موقعیت‌های جستجو کمک کند. ازآنجاکه وب به‌وسیله بهینه‌سازی موتورهای جستجو (SEO)، رسانه های اجتماعی و خدمات مدیریت داده‌های مرتبط، به بخش مهمی از استراتژی بازاریابی آنلاین جستجوی شما تبدیل شده است. یادگیری نحوه استفاده از وبلاگ نویسی می‌تواند به شما در ایجاد اقتدار، ارتباط بهتر با مشتریان خود و افزایش دید شما نسبت به موتورهای جستجو کمک کند. می‌دانید که موتورهای جستجو تأثیرات بسیار زیادی بر روی تغییر در بازار و جامعه اینترنتی دارند. می‌توانید این‌گونه به موتورهای جستجو نگاه کنید که می‌توانند بر روی جامعه کاربران هم تأثیر زیادی داشته باشند. به‌عنوان‌مثال، طرح‌های جستجوی جهانی گوگل، می‌توانند ویدئوها، اخبار و پادکست‌ها را وارد داده‌ها کرده و آن‌ها را در نتایج جستجو به کاربران نشان بدهند. یک سری خدمات اضافی مانند جستجوهای شخصی در دسترس هستند که نتایج بیشتری در موتورهای جستجو، بسته به خواسته‌های شما، برایتان نمایان می‌کنند. بهینه‌سازی موتورهای جستجو امری بسیار مهم است، زیرا شما باید کاری انجام دهید که وب‌سایت‌هایی که صفحات کمتری دارند، بازهم در جستجوهای جهانی به کاربران نشان داده شوند. اگر بتوانید کاری کنید که وب‌سایت شما در صفحه اول گوگل نمایش داده شود، می‌توانید اولین انتخاب کاربران باشید. بهینه‌سازی رسانه‌های اجتماعی چیزی است که باید به آن توجه داشته باشید. وبلاگ‌ها یک گام بزرگ برای شما هستند. ورد پرس (WordPress) می‌تواند یک گزینه محبوب باشد، زیرا یک سیستم منبع باز است که می‌تواند پلاگین‌های جالب و قدرتمندی در اختیارتان قرار دهد. همچنین می‌توانید از زیرساخت RSS استفاده کنید که می‌تواند جایی برای به جریان انداختن متن‌ها، ویدئوها و پادکست‌های شما باشد. برای استفاده کامل از بهینه‌سازی رسانه‌های اجتماعی، ایران مدیر شش راه کار توضیح می‌دهد که باید به آن‌ها عمل کنید:

۱٫ وبلاگ ورد پرس خود را تنظیم کنید

اگر شما یک کسب‌وکار را اداره می‌کنید و قصد دارید که یک وبلاگ معتبر ایجاد کنید، توصیه می‌شود که از یک وب‌سایت معتبر استفاده کنید. ساختن وبلاگ فقط ۱۰ دقیقه طول می‌کشد. اگر بخواهید یک دامنه منحصربه‌فرد برای خود داشته باشید، پیشنهاد می‌شود که این عنوان را به پوشه دامنه خود اضافه کنید: your-site.com/name-of-blog-with-keywords.

۲٫ اضافه کردن محتوا برای ارتقاء سئو وبلاگ نویسی

یک بار در هفته و یا بیشتر، در وبلاگ خود یک پست ایجاد کنید. فرکانس‌ها برای موتورهای جستجو بسیار مهم هستند و کاربران هم به‌طور منظم در انتظار پست‌های جدید شما هستند. در هنگام اضافه کردن محتوای خود، اطمینان حاصل کنید که برچسب‌ها را به محتوا اضافه کرده و دسته‌ی محتوا را مشخص کرده باشید. برچسب‌ها و ساختار دایرکتوری‌ها به موتورهای جستجو می‌فهماند که موضوع محتوای شما چیست. اگر کل متن‌های سایت‌های دیگر را برای خود کپی کنید، ممکن است که گوگل بفهمد که این محتوای شما تکراری است. بهترین راه این است که ابتدا به مقاله‌های وب‌سایت‌های دیگر نگاه کرده و ایده بگیرید، سپس این مطالب را تغییر داده و برای موضوع‌های موردنظر خود مقاله بنویسید، درعین‌حال به نویسنده مطلب هم اشاره کنید. اگر پول و زمان زیادی در اختیار دارید، می‌توانید در ponisha.ir، jobinja.ir یا istgah.com و … کسی را استخدام کنید که این مطالب را برای شما بنویسد. می‌توانید مقالات زیادی را ببینید که برچسب‌های مختلفی دارند، اما هنوز هم مقالات مشابه و کپی شده بسیار زیاد هستند. اگر شما در حوزه B2B هستید، باید در مورد بازاریابی اطلاعات خوبی داشته باشید، زیرا می‌توانید از این اطلاعات در وبلاگ و سئو وبلاگ نویسی خود استفاده‌های زیادی کنید.

۳٫ وبلاگ خود را ارتقا دهید

شما به‌طور دائمی می‌توانید از سئو وبلاگ نویسی استفاده کنید. در مورد کلمات کلیدی تحقیق کنید تا متوجه شوید که افراد در مورد چه چیزهایی جستجو می‌کنند. از ابزار جستجوهای مختلف استفاده کنید و عبارات کلیدی را برای شروع رقابت، جستجو کنید. این کلمات کلیدی را به‌عنوان عناوین پست‌های خود قرار دهید. اگر در یک اجتماع آنلاین فعال هستید، از انجمن‌های مرتبط و سایر وبلاگ‌ها برای تبادل‌نظر و لینک‌ها، بازدید کنید. اطمینان حاصل کنید که در همه‌جا از تگ‌ها استفاده کرده‌اید و سعی کنید فهرستی از آن‌ها تهیه کنید. محتوای آموزشی, مانند ” چگونگی” مقالات, بسیار محبوب هستند.

۴٫ از پادکست‌ها و فیلم‌ها استفاده کنید

پادکست یک راه ساده برای ارائه جزئیات و شخصی‌سازی شرکت و یا محصول شماست. فرمت mp3 به‌راحتی می‌تواند در وب‌سایت شما قرار بگیرد و گوش داده شود. شما می‌توانید فایل‌های خود را به پادکست تبدیل کنید و آن‌ها را مدیریت کنید. شما همچنین می‌توانید ویدئوهایی را به بازدیدکنندگان نشان دهید و به آن‌ها اجازه دهید که این فیلم‌ها را در تلویزیون یا هر وسیله‌ی دیگری، تماشا کنند.

۵٫ وبلاگ ورد پرس خود را بهینه‌سازی کنید

برای اینکه وبلاگ شما توسط کاربران بازدید شود و از موتورهای جستجو امتیاز بگیرد، باید بهینه‌سازی شود. یک وبلاگ‌ حرفه‌ای بسیار مهم هست. در سایت نمایشگر تم‌های ورد پرس به دنبال یک سایت تمیز و مرتب با پس‌زمینه سفید بگردید. در برخی از سایت‌ها از قوانین SEO به مقدار کمی پیروی کرده‌اند. یک فرم برای ثبت‌نام و ثبت ایمیل برای ساختن لیست ایمیل خود ایجاد کنید. همان‌طور که قبلاً هم اشاره شد، ورد پرس تعدادی افزونه‌ی قدرتمند را در نظر گرفته است. در اینجا برخی از آن‌ها توضیح داده‌شده است: Google Analytics: همه‌چیز را در تمام صفحات ردیابی و ثبت می‌کند. Chicklets: مجموعه‌ای از برچسب‌های رسانه‌های اجتماعی را برای کاربران شما در نظر می‌گیرد، ازجمله آی‌های RSS. AdSense Deluxe: برای انتشار تبلیغات در سایت شما استفاده می‌شود. Google Sitemap Generator: یک نقشه برای سایت شما ایجاد می‌کند. Akismet spam filtering: نامه‌های مشکل‌دار را در قسمت نظرات فیلتر می‌کند، نیاز به کلید API ورد پرس دارد. SEO Title Tag: بهینه‌سازی آسان برچسب‌های عنوان در وبلاگ ورد پرس شما. The Ultimate Tag Warrior: نام تگ را در صفحات عنوان‌شده برچسب‌گذاری می‌کند. Podpress: همه‌چیزهایی که برای ساخت پادکست نیاز دارید. در دایرکتوری ورد پرس، پلاگین‌های بیشتری هم وجود دارد. پس از راه‌اندازی وبلاگ، این قوانین اساسی برای موفقیت درازمدت را دنبال کنید: • از SEO کلاه سیاه استفاده نکنید (از تکنیک‌های غیرقانونی سئو وبلاگ نویسی استفاده نکنید)، کلمات کلیدی و مطالب تکراری را در وبلاگ خود به کار ببرید. • از طریق محتواهای باکیفیت، ارزش‌های خود را ارائه دهید، اگر فروشنده هستید، تحمیل‌کننده نباشید. سعی کنید نظرات و پیشنهاد‌های آموزشی و سازنده‌ای برای محصولات و خدمات خود ارائه دهید. • همان‌طور که در بسیاری از وب‌سایت‌ها می‌بینید، شما هم باید از دکمه‌هایی برای ارتباط با RSS ها استفاده کنید، به‌طوری‌که بازدیدکنندگان شما به‌راحتی به آن دسترسی داشته باشند. • مکان‌های استراتژیک AdSense را برای پول درآوردن ایجاد کنید، هیچ حس بدی نداشته باشید، شرکت‌های بزرگ هم این کارها را انجام می‌دهند. متن و رنگ را با طرح سایت خود مطابقت دهید. پس از مدتی ممکن است که گوگل سایت شما را چک کند. آیا شما از سئو وبلاگ نویسی استفاده می‌کنید؟ لطفاً نظرات خود را در مورد بکارگیری سئو برای وبلاگ نویسی را در بخش دیگاه با ما و کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

مشاوره مدیریت
مشتریان وفادار

مشتریان وفادار و مدل ۳ مرحله‌ای که باعث رشد کسب‌وکار و تکرار فروش می‌شود؟

مشتریان وفادار و حضور آنان در کسب‌وکارتان چقدر دغدغه شماست؟ آیا واقعاً آنچه در فروش شما رخ می‌دهد را تجزیه‌وتحلیل کرده‌اید؟ اکثر مردم پاسخ این‌گونه سؤالات را به بازاریابان و یا رهبران کسب‌وکارها واگذار می‌کنند. آن‌ها می‌توانند این موارد را کنترل کنند، اما کسانی که دارای کسب‌وکارهای کوچک هستند نمی‌توانند چنین مواردی را کنترل کنند. چه چیزی موجب می‌شود که یک نفر برای سالیان سال از شما خریداری کند و همیشه به سمت شما بیاید، درحالی‌که افرادی هم وجود داشته باشند که قصد ندارند حتی پایشان را داخل فروشگاه شما بگذارند؟ به‌طورمعمول هنگامی‌که من این سؤال را از هر صاحب کسب‌وکاری می‌پرسم، بازخوردی را در مورد عالی بودن کیفیت محصول و خدمات دریافت می‌کنم. وقتی می‌پرسم چرا بعضی از افراد از شما خریداری نمی‌کنند، من بیشتر به این فکر می‌کنم که شاید فرد موردنظر توانایی خرید محصول شما را نداشته باشد. ممکن است این پاسخ‌ها درست باشد، اما درواقع هیچ‌کدام از این پاسخ‌ها کامل نیست. به طرز شگفت‌آوری، پاسخ این سؤال‌ها بسیار آسان‌تر از چیزی است که مردم فکر می‌کنند. به‌جای این‌که شما نیاز داشته باشید تا در این زمینه تخصص پیدا کنید و سال‌ها زمان خود را صرف جواب دادن به این سؤالات کنید، ایران مدیر پاسخ تمام آن‌ها را برای شما شرح خواهد داد.

مدل سه مرحله‌ای ایجاد مشتریان وفادار

اگر می‌خواهید رشد کسب‌وکار خود را تسریع کنید و باعث تکرار در فرآیند فروش خود شوید، به درک و اجرای یک استراتژی مهم پی خواهید برد:
  • محتوا باعث ایجاد روابط می‌شود
  • روابط باعث ایجاد اعتماد می‌شود
  • اعتماد باعث ایجاد فروش می‌شود
برای یک دقیقه به این موضوع فکر کنید. این استراتژی در زندگی شخصی و تجاری شما کاملاً درست و قابل‌اجراست.

محتوا باعث ایجاد روابط با مشتریان وفادار می‌شود

در طول سال‌های متمادی، در فروش‌های B2B افراد با داشتن یک دانش کامل و با گفتگو کردن با مخاطبان هدف و مشتریان بالقوه در مورد یک فروش عالی و مزایای شگفت‌انگیز آن، مطالب جدیدی ایجاد می‌کردند. امروزه ما برای وب‌سایت‌ها و کتاب‌های الکترونیکی و همچنین برای ارسال مطالب و ویدئوها در یوتیوب، محتوا ایجاد می‌کنیم. چرا این کارها را انجام می‌دهیم؟ نگران نباشید، محتوا باعث ایجاد روابط می‌شود و اگر مشتری شما به دنبال خرید محصول یا خدمتی از شما باشد، ابتدا باید با او ارتباط برقرار کنید تا این اتفاق بیفتد. حالا سؤال بعدی پیش می‌آید: هنگامی‌که ما این رابطه‌ها را برقرار کردیم چه اتفاقی می‌افتد؟

روابط باعث ایجاد اعتماد در مشتریان وفادار می‌شود

صرف‌نظر از اینکه آیا این یک رابطه تجاری است یا شخصی، اکثر مردم به کسی که فقط چند بار او را ملاقات کرده‌اند، اعتماد ندارند. طبیعت انسان این‌گونه است که اعتماد طرف مقابل را جلب کند و ببیند که آیا طرف مقابل ارزش اعتماد کردن را دارد یا خیر. به‌عبارت‌دیگر، شما باید اعتماد آن‌ها را به دست آورید. به همین دلیل ارائه دادن چیزی که شما در دست دارید، بسیار حیاتی است. فردی که خدمات خوبی را به مشتری ارائه می‌دهد، به تماس‌ها پاسخ می‌دهد یا در پشت میز نشسته است، می‌تواند یک رابطه جدید را به وجود آورده و یا از بین ببرد. با ادامه دادن یک رابطه، می‌توان اعتماد بیشتری کسب کنید و اگر مشتریان تجربه‌های مثبت بیشتری با شما داشته باشند، این اعتماد افزایش پیدا می‌کند و اعتماد سازی در مشتریان اتفاق می‌افتد. سؤال بعدی این است: همان‌طور که اعتماد نسبت به شما افزایش پیدا می‌کند چه اتفاقی می‌افتد؟

اعتماد باعث ایجاد فروش به مشتریان وفادار می‌شود

هرچه فرد بیشتر به شما اعتماد داشته باشد، بیشتر از شما خرید می‌کند. اگر میزان بسیار اندکی خبر خوب از جانب کسب‌وکار شما پخش شود، تأثیرات فوق‌العاده‌ای بر روی شما می‌گذارد، چراکه شرکت‌های ضعیف و غیرقابل‌اعتماد بسیار زیادی در جهان وجود دارند. تمام کاری که شما باید انجام دهید این است که به هر آنچه می‌گویید عمل کنید. همچنین با مردم به‌صورت دوستانه رفتار کنید. ازآنجایی‌که تعداد اندکی از کسب‌وکارها این کارها را انجام می‌دهند، انجام دادن آن برای شما بسیار آسان و مفید است. هنگامی‌که یک فرد با شرکتی ارتباط داشته باشد و همیشه چیزی را دریافت کند که انتظارش را داشته باشد، جدا کردن آن فرد از آن کسب‌وکار، کار آسانی نخواهد بود. ازآنجاکه شما یک محتوای خوب را ارائه داده‌اید، موجب ایجاد یک رابطه خوب شده‌اید. همراه با آن شما به‌سختی کارکرده‌اید و اعتماد مردم را نسبت به خود افزایش داده‌اید و اکنون به‌وسیله‌ این اعتماد، سالیانه پول زیادی دریافت می‌کنید. هنگامی‌که شما به میزان ۵۰۰، ۱۰۰۰، ۲۰۰۰ و یا ۵۰۰۰ روابط قابل‌اعتماد ایجاد کنید، این روابط تبدیل به یک دارایی بزرگ برای کسب‌وکار شما می‌شود. این دارایی در یک کلمه وفاداری مشتریان به برند است. برای این کار باید یک خبرنامه بسازید و از آن برای حفظ مشتریان خود استفاده کنید. این خبرنامه‌ها دوام بیشتری داشته و پول بیشتری به شما می‌رسانند. اهمیت خبرنامه در حفظ و نگهداشت مشتری به‌قدری زیاد است که به‌جای کلمه‌ «محتوا یا content» باید از کلمه «خبرنامه یا newsletters» استفاده کرد. البته خبرنامه یک ابزار جادویی نیست. اگر کسی قصد داشته باشد که ابزاری را به شما بفروشد که برای شما سحر و جادو کند، هر چه سریع‌تر از آن فرد موردنظر دور شوید. یک خبرنامه ابزار ساده‌ای است که همانند یک وسیله‌ نقلیه، محتوای شما را توزیع کرده و باعث ایجاد روابط می‌شود و این روابط را در طول زمان پرورش می‌دهد. شما باید با تحویل محصولات و خدمات خود با مردم رابطه برقرار کرده و به آن‌ها احترام بگذارید.

پیاده‌سازی مدل سه مرحله‌ای ایجاد مشتریان وفادار

چالشی که در کنار هر نوع ایده‌ای وجود دارد، پیاده‌سازی آن است. برای بیشتر ایده‌های کسب‌وکاری که دارید، چهار گزینه در پیش رویتان قرار دارد که باید یکی از آن‌ها را انتخاب کنید.

هیچ کاری انجام ندهید

این کاری است که اکثر مردم انجام می‌دهند و می‌تواند برای شما خبر خوبی باشد، چراکه بسیاری از رقیبان شما هم همین کار را انجام می‌دهند و همین باعث می‌شود که کار برای شما آسان‌تر شود.

خودتان کاری انجام دهید

محتوا باید ایجاد شود و شاید در حال حاضر شما بهترین فرد برای انجام این کار در شرکت خود باشید.

استخدام یک کارمند برای انجام دادن کارهای شما

شما می‌توانید شخصی را پیداکرده و آموزش دهید، یا اینکه یک نویسنده حرفه‌ای در زمینه بازاریابی را برای شرکت خود استخدام کنید.

کمک گرفتن از یک شرکت دیگر برای اجرای استراتژی شما

می‌توانید از شرکت‌هایی مانند نویسش یا رایا مارکتینگ برای تولید حرفه‌ای محتوا استفاده کنید. صرف‌نظر از این‌که کدام گزینه را انتخاب می‌کنید، اگر می‌خواهید واقعاً رشد کنید، یا اگر می‌خواهید از رقیبان خود جلو بزنید، یا اگر می‌خواهید ارزش شرکت خود را بالا ببرید، باید از این استراتژی حفظ مشتریان استفاده کنید: محتوا باعث ایجاد روابط می‌شود، روابط باعث ایجاد اعتماد می‌شود و اعتماد هم باعث ایجاد فروش می‌شود. انجام دادن این کار به شما کمک می‌کند تا خبرنامه خود را تکمیل کنید: به سمت آن چهار گزینه بروید و یکی از آن‌ها را انتخاب کنید. شما چگونه اعتماد مشتریان خود را جلب می‌کنید؟ تولید محتوا در سازمان شما توسط چه کسی انجام می‌گیرد؟ لطفاً تجربیات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

مشاوره مدیریت
سبک های رهبری

سبک های رهبری و ۴ سؤال چالش‌برانگیز برای مدیران حرفه‌ای

چند هفته قبل خودم را در یک اتاق کنفرانس بدون پنجره یافتم تا دوباره با یک کارمند ناراضی دیگر مصاحبه کنم. با توجه به آنچه از این مصاحبه‌ها یاد می‌گرفتم، دریافتم نسل امروزی بسیار بیشتر ازآنچه ما فکر می‌کنیم برای طراحی و هدایت سازمان‌های موفق آماده هستند. اما این چطور امکان دارد؟ به باور سنتی و کلیشه‌ای، نسل امروزی مجموعه‌ای از افرادی هستند که منتظرند تا به جای اینکه کار «واقعی» ای انجام دهند، مورد تحسین و ستایش قرار بگیرند؛ اما من به همراه برخی دیگر از کلیشه‌های سنتی نسل امروزی دل‌زده شده‌ام. این اتاق کنفرانس بدون پنجره برای سه روز خانه من بود. ما با تعداد زیادی از کارمندان ناراضی مصاحبه کرده بودیم. شکایت‌ها تقریباً یکسان بود. اعتراضات به‌گونه‌ای تعبیه‌شده بود که به نظر می‌رسید سنگ‌قبر این شرکت قبلاً آماده‌شده است. تا حدودی ناامید شدم، شروع کردم از این کارکنان بپرسم که برای حل مشکلات چه کار خواهند کرد. اغلب لکنت گرفتند. دیگران دقیقاً می‌دانستند که چه کسی باید اخراج شود، گویی که این راه‌حل همه‌چیز را حل خواهد کرد. بااین‌حال، هیچ‌کس هیچ ایده واقعی‌ در مورد چگونگی حل مشکل اساسی نداشت. به نظر من مشکل این سازمان این بود که سبک رهبری آن از کارهای پایه‌ای که باید انجام شوند پشتیبانی نمی‌کرد. آنچه این سازمان به‌شدت به آن نیاز داشت یک سبک رهبری مشارکتی بود، شبیه به آنچه شما ممکن است بین یک گروهبان و گروه وی ببینید. در عوض، رهبران جدید در این سازمان یک سبک بسیار مستبدانه را تصویب کردند. هنگامی‌که آن‌ها ارتقا یافتند، کارهای خود را کنار گذاشتند و شروع کردند به دستور دادن به اطرافیانشان. ازآنچه می‌توانم در طول مصاحبه‌هایم بگویم، این سبک اقتدارگرا فقط چیزی است که آن‌ها قبلاً از هر رهبر دیگری دیده‌اند. بااین‌حال، این کار نمی‌کرد. نیتی در همه‌جا وجود داشت. این تمایل به پیروی از سبک های رهبری که درگذشته ما استفاده‌شده است، چیزی است که من آن را «وراثت‌پذیری رهبری» می‌نامم. وراثت رهبری احساس راحتی خواهد کرد. شما از نحوه عملکرد آن استفاده می‌کنید. هیچ‌چیز غافلگیرکننده‌ای وجود ندارد. بااین‌حال، این سطح راحتی، یک تعصب است که می‌تواند منجر به اتخاذ یک تصمیم بنیادی کاملاً اشتباه از طرف شما شود. تصمیم شما به‌جای اینکه متفکرانه باشد، غریزی می‌شود. این‌جایی است که نسل امروزی مفید هست. تجربه من این است که نسل امروزی‌ها به‌احتمال‌زیاد وضعیت فعلی را به چالش می‌کشند، آن‌ها به‌راحتی تکیه می‌دهند و سؤالاتی در مورد منطقی بودن بعضی چیزها می‌پرسند. این نوع از تفکر انتقادی دقیقاً همان چیزی است که به آن نیاز داریم، زیرا ما جهش را از طرف فردی به مدیر یا رهبر ایجاد می‌کنیم. هر یک از ما می‌توانیم در انطباق یک طرز فکر نسل امروزی و به چالش کشیدن وراثت‌پذیری رهبری‌مان خوب عمل کنیم. برای برخی، آن‌ها درمی‌یابند که انتخاب مناسبی انجام داده‌اند؛ اما ممکن است دیگران متوجه شوند که در مورد فلسفه رهبری خود نیاز به تفکر دوباره دارند. ایران مدیر برای به چالش کشیدن و ارزیابی رهبری پیشنهاد می‌دهد که سؤالات زیر را از خود بپرسید:

۱٫ چه سبک رهبری‌ در شرکت را می‌خواهید اتخاذ کنید؟

هر یک از ما ترجیحاتی داریم و در صورت امکان، انتخاب یک سبک رهبری جذاب است. منطق این است که اگر شما آن را دوست داشته باشید، احتمال بیشتری وجود دارد که آن سبک را به‌طور کامل اجرا کنید و از آن به‌طور صحیح استفاده کنید.

۲٫ کدام سبک های رهبری برای استعدادهای شما مناسب است؟

این همان مفهوم سؤال اول نیست. این کمی متفاوت است و از شما می‌خواهد تا نه‌تنها آنچه دوست دارید، بلکه آن سبکی که بیشتر از همه با مهارت‌های شما منطبق است را در نظر بگیرید.

۳٫ کدام سبک های رهبری می‌تواند مؤثر باشد؟

همه فالوورها به یک نوع سبک رهبری پاسخ نمی‌دهند، بنابراین ممکن است به تطبیق رویکردتان با سبکی که با کارمندان مطابق است نیاز داشته باشید. علاوه بر این، آنچه در یک موقعیت یا محیط کار می‌کند نمی‌تواند نوع رهبری‌ باشد که در حوزه دیگری عمل می‌کند.

۴٫ آیا سبک باعث بهتر شدن اهداف می‌شود یا آن‌ها را ضعیف می‌کند؟

این سؤال بسیار مهم است زیرا شما را از انتخاب آنچه می‌خواهید باز می‌دارد و در عوض، به شما کمک می‌کند سبک رهبری‌ را انتخاب کنید که روابط شما و کسب‌وکارتان را بهبود می‌بخشد. یک رهبر در برخورد با سؤال شماره چهار، واقعاً نیاز به زمان دارد و در محیط عملی و ایده‌آل خود را بازتاب می‌دهد. یک رهبر همچنین می‌تواند به عوامل زیر توجه کند: • آیا افراد به توجه و بازخورد بسیار زیاد نیاز دارد؟ • آیا دانش خاصی در اختیار دارم که افراد باید به آن دسترسی داشته باشند؟ • آیا ما متمرکز بر مشتری، متمرکز بر ایمنی، متمرکز بر کیفیت، متمرکز بر بهره‌وری و یا غیره هستیم؟ • آیا افراد را به‌طور مؤثر برای انجام آنچه من قبلاً انجام داده‌ام رهبری می‌کنم؟ • آیا دیدگاه تنظیم می‌کنم یا دیدگاه را پیاده‌سازی می‌کنم؟ • آیا افراد با یک سبک رهبری خاص هماهنگ شده‌اند؟ • یک محیط کاری چطور خود را به سبک دیگری تحمیل می‌کند؟ بدیهی است که این لیست می‌تواند بسیار بزرگ‌تر باشد و مطمئناً می‌خواهید لیست خود را ایجاد کنید چراکه شما سبک های رهبری را که بهترین تناسب با نیازهایتان را دارند، مطالعه می‌کنید. درنهایت، اگر شما این مسئله را که کدام یک از سبک های رهبری برای افراد و سازمان شما مناسب است، درست دریافت کنید، بسیاری از موارد دیگر به‌طور طبیعی در جای خود قرار می‌گیرند. لذا، برای به چالش کشیدن منظم سبک رهبری خود زمان بگذارید و در صورت تمایل می‌توانید نظرات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

مشاوره مدیریت
سئو وبلاگ نویسی

سئو وبلاگ نویسی و نکات کاربردی و ضروری برای ارتقاء کسب‌وکارتان

سئو وبلاگ نویسی می‌تواند به شما در افزایش رتبه سایت و موقعیت‌های جستجو کمک کند. ازآنجاکه وب به‌وسیله بهینه‌سازی موتورهای جستجو (SEO)، رسانه های اجتماعی و خدمات مدیریت داده‌های مرتبط، به بخش مهمی از استراتژی بازاریابی آنلاین جستجوی شما تبدیل شده است. یادگیری نحوه استفاده از وبلاگ نویسی می‌تواند به شما در ایجاد اقتدار، ارتباط بهتر با مشتریان خود و افزایش دید شما نسبت به موتورهای جستجو کمک کند. می‌دانید که موتورهای جستجو تأثیرات بسیار زیادی بر روی تغییر در بازار و جامعه اینترنتی دارند. می‌توانید این‌گونه به موتورهای جستجو نگاه کنید که می‌توانند بر روی جامعه کاربران هم تأثیر زیادی داشته باشند. به‌عنوان‌مثال، طرح‌های جستجوی جهانی گوگل، می‌توانند ویدئوها، اخبار و پادکست‌ها را وارد داده‌ها کرده و آن‌ها را در نتایج جستجو به کاربران نشان بدهند. یک سری خدمات اضافی مانند جستجوهای شخصی در دسترس هستند که نتایج بیشتری در موتورهای جستجو، بسته به خواسته‌های شما، برایتان نمایان می‌کنند. بهینه‌سازی موتورهای جستجو امری بسیار مهم است، زیرا شما باید کاری انجام دهید که وب‌سایت‌هایی که صفحات کمتری دارند، بازهم در جستجوهای جهانی به کاربران نشان داده شوند. اگر بتوانید کاری کنید که وب‌سایت شما در صفحه اول گوگل نمایش داده شود، می‌توانید اولین انتخاب کاربران باشید. بهینه‌سازی رسانه‌های اجتماعی چیزی است که باید به آن توجه داشته باشید. وبلاگ‌ها یک گام بزرگ برای شما هستند. ورد پرس (WordPress) می‌تواند یک گزینه محبوب باشد، زیرا یک سیستم منبع باز است که می‌تواند پلاگین‌های جالب و قدرتمندی در اختیارتان قرار دهد. همچنین می‌توانید از زیرساخت RSS استفاده کنید که می‌تواند جایی برای به جریان انداختن متن‌ها، ویدئوها و پادکست‌های شما باشد. برای استفاده کامل از بهینه‌سازی رسانه‌های اجتماعی، ایران مدیر شش راه کار توضیح می‌دهد که باید به آن‌ها عمل کنید:

۱٫ وبلاگ ورد پرس خود را تنظیم کنید

اگر شما یک کسب‌وکار را اداره می‌کنید و قصد دارید که یک وبلاگ معتبر ایجاد کنید، توصیه می‌شود که از یک وب‌سایت معتبر استفاده کنید. ساختن وبلاگ فقط ۱۰ دقیقه طول می‌کشد. اگر بخواهید یک دامنه منحصربه‌فرد برای خود داشته باشید، پیشنهاد می‌شود که این عنوان را به پوشه دامنه خود اضافه کنید: your-site.com/name-of-blog-with-keywords.

۲٫ اضافه کردن محتوا برای ارتقاء سئو وبلاگ نویسی

یک بار در هفته و یا بیشتر، در وبلاگ خود یک پست ایجاد کنید. فرکانس‌ها برای موتورهای جستجو بسیار مهم هستند و کاربران هم به‌طور منظم در انتظار پست‌های جدید شما هستند. در هنگام اضافه کردن محتوای خود، اطمینان حاصل کنید که برچسب‌ها را به محتوا اضافه کرده و دسته‌ی محتوا را مشخص کرده باشید. برچسب‌ها و ساختار دایرکتوری‌ها به موتورهای جستجو می‌فهماند که موضوع محتوای شما چیست. اگر کل متن‌های سایت‌های دیگر را برای خود کپی کنید، ممکن است که گوگل بفهمد که این محتوای شما تکراری است. بهترین راه این است که ابتدا به مقاله‌های وب‌سایت‌های دیگر نگاه کرده و ایده بگیرید، سپس این مطالب را تغییر داده و برای موضوع‌های موردنظر خود مقاله بنویسید، درعین‌حال به نویسنده مطلب هم اشاره کنید. اگر پول و زمان زیادی در اختیار دارید، می‌توانید در ponisha.ir، jobinja.ir یا istgah.com و … کسی را استخدام کنید که این مطالب را برای شما بنویسد. می‌توانید مقالات زیادی را ببینید که برچسب‌های مختلفی دارند، اما هنوز هم مقالات مشابه و کپی شده بسیار زیاد هستند. اگر شما در حوزه B2B هستید، باید در مورد بازاریابی اطلاعات خوبی داشته باشید، زیرا می‌توانید از این اطلاعات در وبلاگ و سئو وبلاگ نویسی خود استفاده‌های زیادی کنید.

۳٫ وبلاگ خود را ارتقا دهید

شما به‌طور دائمی می‌توانید از سئو وبلاگ نویسی استفاده کنید. در مورد کلمات کلیدی تحقیق کنید تا متوجه شوید که افراد در مورد چه چیزهایی جستجو می‌کنند. از ابزار جستجوهای مختلف استفاده کنید و عبارات کلیدی را برای شروع رقابت، جستجو کنید. این کلمات کلیدی را به‌عنوان عناوین پست‌های خود قرار دهید. اگر در یک اجتماع آنلاین فعال هستید، از انجمن‌های مرتبط و سایر وبلاگ‌ها برای تبادل‌نظر و لینک‌ها، بازدید کنید. اطمینان حاصل کنید که در همه‌جا از تگ‌ها استفاده کرده‌اید و سعی کنید فهرستی از آن‌ها تهیه کنید. محتوای آموزشی, مانند ” چگونگی” مقالات, بسیار محبوب هستند.

۴٫ از پادکست‌ها و فیلم‌ها استفاده کنید

پادکست یک راه ساده برای ارائه جزئیات و شخصی‌سازی شرکت و یا محصول شماست. فرمت mp3 به‌راحتی می‌تواند در وب‌سایت شما قرار بگیرد و گوش داده شود. شما می‌توانید فایل‌های خود را به پادکست تبدیل کنید و آن‌ها را مدیریت کنید. شما همچنین می‌توانید ویدئوهایی را به بازدیدکنندگان نشان دهید و به آن‌ها اجازه دهید که این فیلم‌ها را در تلویزیون یا هر وسیله‌ی دیگری، تماشا کنند.

۵٫ وبلاگ ورد پرس خود را بهینه‌سازی کنید

برای اینکه وبلاگ شما توسط کاربران بازدید شود و از موتورهای جستجو امتیاز بگیرد، باید بهینه‌سازی شود. یک وبلاگ‌ حرفه‌ای بسیار مهم هست. در سایت نمایشگر تم‌های ورد پرس به دنبال یک سایت تمیز و مرتب با پس‌زمینه سفید بگردید. در برخی از سایت‌ها از قوانین SEO به مقدار کمی پیروی کرده‌اند. یک فرم برای ثبت‌نام و ثبت ایمیل برای ساختن لیست ایمیل خود ایجاد کنید. همان‌طور که قبلاً هم اشاره شد، ورد پرس تعدادی افزونه‌ی قدرتمند را در نظر گرفته است. در اینجا برخی از آن‌ها توضیح داده‌شده است: Google Analytics: همه‌چیز را در تمام صفحات ردیابی و ثبت می‌کند. Chicklets: مجموعه‌ای از برچسب‌های رسانه‌های اجتماعی را برای کاربران شما در نظر می‌گیرد، ازجمله آی‌های RSS. AdSense Deluxe: برای انتشار تبلیغات در سایت شما استفاده می‌شود. Google Sitemap Generator: یک نقشه برای سایت شما ایجاد می‌کند. Akismet spam filtering: نامه‌های مشکل‌دار را در قسمت نظرات فیلتر می‌کند، نیاز به کلید API ورد پرس دارد. SEO Title Tag: بهینه‌سازی آسان برچسب‌های عنوان در وبلاگ ورد پرس شما. The Ultimate Tag Warrior: نام تگ را در صفحات عنوان‌شده برچسب‌گذاری می‌کند. Podpress: همه‌چیزهایی که برای ساخت پادکست نیاز دارید. در دایرکتوری ورد پرس، پلاگین‌های بیشتری هم وجود دارد. پس از راه‌اندازی وبلاگ، این قوانین اساسی برای موفقیت درازمدت را دنبال کنید: • از SEO کلاه سیاه استفاده نکنید (از تکنیک‌های غیرقانونی سئو وبلاگ نویسی استفاده نکنید)، کلمات کلیدی و مطالب تکراری را در وبلاگ خود به کار ببرید. • از طریق محتواهای باکیفیت، ارزش‌های خود را ارائه دهید، اگر فروشنده هستید، تحمیل‌کننده نباشید. سعی کنید نظرات و پیشنهاد‌های آموزشی و سازنده‌ای برای محصولات و خدمات خود ارائه دهید. • همان‌طور که در بسیاری از وب‌سایت‌ها می‌بینید، شما هم باید از دکمه‌هایی برای ارتباط با RSS ها استفاده کنید، به‌طوری‌که بازدیدکنندگان شما به‌راحتی به آن دسترسی داشته باشند. • مکان‌های استراتژیک AdSense را برای پول درآوردن ایجاد کنید، هیچ حس بدی نداشته باشید، شرکت‌های بزرگ هم این کارها را انجام می‌دهند. متن و رنگ را با طرح سایت خود مطابقت دهید. پس از مدتی ممکن است که گوگل سایت شما را چک کند. آیا شما از سئو وبلاگ نویسی استفاده می‌کنید؟ لطفاً نظرات خود را در مورد بکارگیری سئو برای وبلاگ نویسی را در بخش دیگاه با ما و کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

مشاوره مدیریت
مشتریان وفادار

مشتریان وفادار و مدل ۳ مرحله‌ای که باعث رشد کسب‌وکار و تکرار فروش می‌شود؟

مشتریان وفادار و حضور آنان در کسب‌وکارتان چقدر دغدغه شماست؟ آیا واقعاً آنچه در فروش شما رخ می‌دهد را تجزیه‌وتحلیل کرده‌اید؟ اکثر مردم پاسخ این‌گونه سؤالات را به بازاریابان و یا رهبران کسب‌وکارها واگذار می‌کنند. آن‌ها می‌توانند این موارد را کنترل کنند، اما کسانی که دارای کسب‌وکارهای کوچک هستند نمی‌توانند چنین مواردی را کنترل کنند. چه چیزی موجب می‌شود که یک نفر برای سالیان سال از شما خریداری کند و همیشه به سمت شما بیاید، درحالی‌که افرادی هم وجود داشته باشند که قصد ندارند حتی پایشان را داخل فروشگاه شما بگذارند؟ به‌طورمعمول هنگامی‌که من این سؤال را از هر صاحب کسب‌وکاری می‌پرسم، بازخوردی را در مورد عالی بودن کیفیت محصول و خدمات دریافت می‌کنم. وقتی می‌پرسم چرا بعضی از افراد از شما خریداری نمی‌کنند، من بیشتر به این فکر می‌کنم که شاید فرد موردنظر توانایی خرید محصول شما را نداشته باشد. ممکن است این پاسخ‌ها درست باشد، اما درواقع هیچ‌کدام از این پاسخ‌ها کامل نیست. به طرز شگفت‌آوری، پاسخ این سؤال‌ها بسیار آسان‌تر از چیزی است که مردم فکر می‌کنند. به‌جای این‌که شما نیاز داشته باشید تا در این زمینه تخصص پیدا کنید و سال‌ها زمان خود را صرف جواب دادن به این سؤالات کنید، ایران مدیر پاسخ تمام آن‌ها را برای شما شرح خواهد داد.

مدل سه مرحله‌ای ایجاد مشتریان وفادار

اگر می‌خواهید رشد کسب‌وکار خود را تسریع کنید و باعث تکرار در فرآیند فروش خود شوید، به درک و اجرای یک استراتژی مهم پی خواهید برد:
  • محتوا باعث ایجاد روابط می‌شود
  • روابط باعث ایجاد اعتماد می‌شود
  • اعتماد باعث ایجاد فروش می‌شود
برای یک دقیقه به این موضوع فکر کنید. این استراتژی در زندگی شخصی و تجاری شما کاملاً درست و قابل‌اجراست.

محتوا باعث ایجاد روابط با مشتریان وفادار می‌شود

در طول سال‌های متمادی، در فروش‌های B2B افراد با داشتن یک دانش کامل و با گفتگو کردن با مخاطبان هدف و مشتریان بالقوه در مورد یک فروش عالی و مزایای شگفت‌انگیز آن، مطالب جدیدی ایجاد می‌کردند. امروزه ما برای وب‌سایت‌ها و کتاب‌های الکترونیکی و همچنین برای ارسال مطالب و ویدئوها در یوتیوب، محتوا ایجاد می‌کنیم. چرا این کارها را انجام می‌دهیم؟ نگران نباشید، محتوا باعث ایجاد روابط می‌شود و اگر مشتری شما به دنبال خرید محصول یا خدمتی از شما باشد، ابتدا باید با او ارتباط برقرار کنید تا این اتفاق بیفتد. حالا سؤال بعدی پیش می‌آید: هنگامی‌که ما این رابطه‌ها را برقرار کردیم چه اتفاقی می‌افتد؟

روابط باعث ایجاد اعتماد در مشتریان وفادار می‌شود

صرف‌نظر از اینکه آیا این یک رابطه تجاری است یا شخصی، اکثر مردم به کسی که فقط چند بار او را ملاقات کرده‌اند، اعتماد ندارند. طبیعت انسان این‌گونه است که اعتماد طرف مقابل را جلب کند و ببیند که آیا طرف مقابل ارزش اعتماد کردن را دارد یا خیر. به‌عبارت‌دیگر، شما باید اعتماد آن‌ها را به دست آورید. به همین دلیل ارائه دادن چیزی که شما در دست دارید، بسیار حیاتی است. فردی که خدمات خوبی را به مشتری ارائه می‌دهد، به تماس‌ها پاسخ می‌دهد یا در پشت میز نشسته است، می‌تواند یک رابطه جدید را به وجود آورده و یا از بین ببرد. با ادامه دادن یک رابطه، می‌توان اعتماد بیشتری کسب کنید و اگر مشتریان تجربه‌های مثبت بیشتری با شما داشته باشند، این اعتماد افزایش پیدا می‌کند و اعتماد سازی در مشتریان اتفاق می‌افتد. سؤال بعدی این است: همان‌طور که اعتماد نسبت به شما افزایش پیدا می‌کند چه اتفاقی می‌افتد؟

اعتماد باعث ایجاد فروش به مشتریان وفادار می‌شود

هرچه فرد بیشتر به شما اعتماد داشته باشد، بیشتر از شما خرید می‌کند. اگر میزان بسیار اندکی خبر خوب از جانب کسب‌وکار شما پخش شود، تأثیرات فوق‌العاده‌ای بر روی شما می‌گذارد، چراکه شرکت‌های ضعیف و غیرقابل‌اعتماد بسیار زیادی در جهان وجود دارند. تمام کاری که شما باید انجام دهید این است که به هر آنچه می‌گویید عمل کنید. همچنین با مردم به‌صورت دوستانه رفتار کنید. ازآنجایی‌که تعداد اندکی از کسب‌وکارها این کارها را انجام می‌دهند، انجام دادن آن برای شما بسیار آسان و مفید است. هنگامی‌که یک فرد با شرکتی ارتباط داشته باشد و همیشه چیزی را دریافت کند که انتظارش را داشته باشد، جدا کردن آن فرد از آن کسب‌وکار، کار آسانی نخواهد بود. ازآنجاکه شما یک محتوای خوب را ارائه داده‌اید، موجب ایجاد یک رابطه خوب شده‌اید. همراه با آن شما به‌سختی کارکرده‌اید و اعتماد مردم را نسبت به خود افزایش داده‌اید و اکنون به‌وسیله‌ این اعتماد، سالیانه پول زیادی دریافت می‌کنید. هنگامی‌که شما به میزان ۵۰۰، ۱۰۰۰، ۲۰۰۰ و یا ۵۰۰۰ روابط قابل‌اعتماد ایجاد کنید، این روابط تبدیل به یک دارایی بزرگ برای کسب‌وکار شما می‌شود. این دارایی در یک کلمه وفاداری مشتریان به برند است. برای این کار باید یک خبرنامه بسازید و از آن برای حفظ مشتریان خود استفاده کنید. این خبرنامه‌ها دوام بیشتری داشته و پول بیشتری به شما می‌رسانند. اهمیت خبرنامه در حفظ و نگهداشت مشتری به‌قدری زیاد است که به‌جای کلمه‌ «محتوا یا content» باید از کلمه «خبرنامه یا newsletters» استفاده کرد. البته خبرنامه یک ابزار جادویی نیست. اگر کسی قصد داشته باشد که ابزاری را به شما بفروشد که برای شما سحر و جادو کند، هر چه سریع‌تر از آن فرد موردنظر دور شوید. یک خبرنامه ابزار ساده‌ای است که همانند یک وسیله‌ نقلیه، محتوای شما را توزیع کرده و باعث ایجاد روابط می‌شود و این روابط را در طول زمان پرورش می‌دهد. شما باید با تحویل محصولات و خدمات خود با مردم رابطه برقرار کرده و به آن‌ها احترام بگذارید.

پیاده‌سازی مدل سه مرحله‌ای ایجاد مشتریان وفادار

چالشی که در کنار هر نوع ایده‌ای وجود دارد، پیاده‌سازی آن است. برای بیشتر ایده‌های کسب‌وکاری که دارید، چهار گزینه در پیش رویتان قرار دارد که باید یکی از آن‌ها را انتخاب کنید.

هیچ کاری انجام ندهید

این کاری است که اکثر مردم انجام می‌دهند و می‌تواند برای شما خبر خوبی باشد، چراکه بسیاری از رقیبان شما هم همین کار را انجام می‌دهند و همین باعث می‌شود که کار برای شما آسان‌تر شود.

خودتان کاری انجام دهید

محتوا باید ایجاد شود و شاید در حال حاضر شما بهترین فرد برای انجام این کار در شرکت خود باشید.

استخدام یک کارمند برای انجام دادن کارهای شما

شما می‌توانید شخصی را پیداکرده و آموزش دهید، یا اینکه یک نویسنده حرفه‌ای در زمینه بازاریابی را برای شرکت خود استخدام کنید.

کمک گرفتن از یک شرکت دیگر برای اجرای استراتژی شما

می‌توانید از شرکت‌هایی مانند نویسش یا رایا مارکتینگ برای تولید حرفه‌ای محتوا استفاده کنید. صرف‌نظر از این‌که کدام گزینه را انتخاب می‌کنید، اگر می‌خواهید واقعاً رشد کنید، یا اگر می‌خواهید از رقیبان خود جلو بزنید، یا اگر می‌خواهید ارزش شرکت خود را بالا ببرید، باید از این استراتژی حفظ مشتریان استفاده کنید: محتوا باعث ایجاد روابط می‌شود، روابط باعث ایجاد اعتماد می‌شود و اعتماد هم باعث ایجاد فروش می‌شود. انجام دادن این کار به شما کمک می‌کند تا خبرنامه خود را تکمیل کنید: به سمت آن چهار گزینه بروید و یکی از آن‌ها را انتخاب کنید. شما چگونه اعتماد مشتریان خود را جلب می‌کنید؟ تولید محتوا در سازمان شما توسط چه کسی انجام می‌گیرد؟ لطفاً تجربیات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

مشاوره مدیریت
رهبر در سازمان

رهبر در سازمان ، درس‌هایی طلایی برای اثرگذاری و نفوذ بر کارکنان

رهبر در سازمان دارای وظایف بسیار مهمی است. برخی بر این باورند که بعضی از افراد به‌صورت رهبر متولد شده‌اند. برخی دیگر هم ‌فکر می‌کنند که یک فرد می‌تواند قواعد رهبر بودن را یاد بگیرد و یک رهبر در سازمان باشد. صرفه نظر از اینکه مهارت‌های رهبری خود را چگونه به دست آورده‌اید، همیشه راه‌هایی برای افزایش توانایی‌ها وجود دارد. ایران مدیر مواردی را پیشنهاد‌ می‌کند تا الهام‌بخش شما برای ارزیابی مجدد توانایی‌های رهبریتان باشد و هرگونه مسئله‌ای را که نیاز دارید، بهبود ببخشید.

۱٫ رهبر در سازمان باید نقش مثبت باشید

به‌عنوان یک رهبر در سازمان، شما باید تعریف کاملی از رفتار مناسب و اقدامات لازم در محل کار را برای کارمندان شرح دهید. شما می‌توانید قوانینی که ایجاد کرده‌اید را برای کارمندان خود توضیح داده و انتظارات خود را نسبت به نحوه رفتار کارکنان به آن‌ها گوش زد کنید. بهترین روش برای این‌که کارمندان خود را تشویق کنید تا این اقدامات لازم را انجام دهند، این است که خودتان هم دقیقاً همان رفتار را داشته باشید.

۲٫ فروتن باشید

اعتبار پروژه‌های موفق را با تیم خود به اشتراک بگذارید. اگر مرتکب اشتباهی شدید، به‌اشتباه خود اعتراف کنید. مواقعی که نمی‌توانید راه‌حلی برای مشکلات پیدا کنید، از کارکنان عذرخواهی کنید. چنین اقداماتی نشان‌دهنده‌ی انسانیت شما است و به شما کمک می‌کند تا موجب جلب اعتماد مشتری و کارکنان شوید. زمانی ‌که اشتباه می‌کنید، کارکنانتان احساس می‌کنند که اشتباهات شما آن‌ها را به خطر می‌اندازند و شما را سرزنش می‌کنند. آرام کردن این افراد باعث می‌شود که بین تمام کارکنان فضای همکاری بیشتری به وجود بیاید.

۳٫ برای ارتباط مؤثر تمرین کنید

به تیم خود اجازه دهید که به‌صورت جدی در مورد مسائل مربوط به محل کار با شما صحبت کنند. توجه کارمندان را به خود جلب کنید، ذهنیت باز داشته باشید و هنگامی‌که مخاطبان با شما صحبت می‌کنند، سعی کنید که محرمانگی صحبت‌های خود با آن‌ها را حفظ کنید. شما به این طریق می‌توانید اعتماد آن‌ها را جلب کنید. اطمینان حاصل کنید که کارکنان شما از انتظارات شما اطلاع داشته باشند و هرگونه سوء تفاهم را به‌سرعت رفع کنید. توجه داشته باشید که بعضی‌اوقات لازم است که بحث‌های خود را با کارکنان به‌صورت ایمیل انجام دهید که این کار سوء تفاهم کمتری را در پی خواهد داشت.

۴٫ یک راهنما پیدا کنید

یک رهبر در سازمان متوجه می‌شود که همیشه چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد و دوست بودن با همکاران و کارکنان خود باعث می‌شود که به موفقیت بیشتری در زندگی کاری برسد. پیدا کردن یک مشاور که به شما راه و چاه را نشان بدهد، به‌هیچ‌وجه یک ضعف محسوب نمی‌شود.

۵٫ از لحاظ احساسی آگاه باشید

کسب‌وکار درنهایت با مردم سروکار دارد. درحالی‌که ممکن است بعضی‌ها بگویند احساسات در دنیای کسب‌وکار جایی ندارد، رهبران عاقل تلاش می‌کنند که از احساسات دیگران آگاه باشند. این رهبران یاد می‌گیرند که به نظرات مختلفی احترام بگذارند و تمام خلقیات را در نظر بگیرند تا قابل‌اطمینان‌تر شوند. احساسات، عموماً نکات عمیق و مهمی را از شخص نشان می‌دهد. این یک منطقه مهم برای اکتشاف عمیق‌تر است.

۶٫ خلاقیت را تشویق کنید

اجازه دهید که تیم‌تان بداند که شما پذیرای ایده‌های آن‌ها هستید. از آن‌ها بخواهید تا ایده‌ های کسب‌ و کار خود را با ارائه بازخورد مثبت و توصیه‌های سازنده به‌عنوان تضمین، به سطح بعدی برسانند. فرصت دادن به کارکنان برای ارائه ایده‌هایشان، باعث می‌شود که تعهد عمیق‌تری نسبت به آن‌ها داشته باشید و توانایی حل مسئله را در آن‌ها رشد دهید. پاداش‌های ارزنده‌ای برای ارائه خلاقیت آن‌ها در نظر بگیرید.

۷٫ نسبت به کارتان شور و اشتیاق داشته باشید

رهبر در سازمان باید تعهد خود را نسبت به اهداف آن نشان دهد. به کارکنان خود نشان دهید که به‌شدت به اهداف سازمانی اعتقاد دارید و به‌اندازه توانتان، برای تحقق بخشیدن آن تلاش می‌کنید. اگر می‌خواهید کارمندانتان تلاش کنند، باید خودتان تلاش کنید. نسبت به چیزی که به آن اعتقاد دارید با شور و اشتیاق صحبت کنید.

۸٫ تیم خود را بشناسید

درباره کارکنان خود اطلاعات کسب کنید، همچنین در مورد خانواده و یا فعالیت‌های تفریحی آن‌ها سؤال بپرسید. به‌صورت مؤدبانه از آن‌ها بپرسید که زندگی آن‌ها چگونه پیش می‌رود. انجام این کار نشان می‌دهد که شما به‌عنوان یک انسان، به آن‌ها اهمیت می‌دهید و به آن‌ها فقط به چشم یک کارمند نگاه نمی‌کنید. این اطلاعات مهم را در نظر داشته باشید تا زمینه‌هایی را که برای کارمندان شما مهم هستند را فراموش نکنید. قبل از این‌که بخواهید با یک کارمند مصاحبه کنید، این یادداشت‌ها را مرور کنید تا بتوانید نظرات مناسب خود را ارائه دهید، این کار نشان می‌دهد که شما به این موارد اهمیت می‌دهید.

۹٫ مثبت فکر کنید

زمانی که همه‌چیز به‌خوبی پیش می‌رود، آسان است که مثبت فکر کنید، اما یک رهبر خوب زمانی هم که دچار مشکل شود و اشتباهاتی رخ بدهد، با اطمینان به همه‌ی آن‌ها رسیدگی خواهد کرد. آن‌ها هنگامی‌که شکست می‌خورند، به تیم خود دلگرمی و الهام می‌دهند که این شکست فرصتی است که می‌توانند از آن استفاده کنند. داشتن یک چشم‌انداز مثبت نسبت به کارکنان، آن‌ها را تشویق می‌کند تا یک محیط مطلوب ایجاد کنند که باب میل مردم باشد. یک تفکر و عمل مثبت را در دست بگیرید. هرگز کسی را در کار خود نادیده نگیرید.

۱۰٫ خودتان باشید

همه رهبران سبک خاص خود را دارند. برای اینکه نقاط قوت و ضعف خود را بهتر شناسایی کنید، با یک راهنما صحبت کنید. با مشاوره کردن در مورد اینکه مهارت‌های خود را چگونه ارتقا دهید و اینکه بفهمید چگونه از حداکثر قدرت خود استفاده کنید، می‌تواند در کار شما بسیار مؤثر باشد. بازخوردهایی را که از کارکنان خود دریافت می‌کنید را به‌عنوان سبک مدیریت خاص در نظر بگیرید و سبک خودتان را هم‌جهت با آن تغییر دهید. بعضی از اطلاعات مربوط به زندگی شخصی خود را به اشتراک بگذارید تا کارکنان شما هم از شما یاد بگیرند. مدتی را برای ساعت شادی در نظر بگیرید که در آن مدت هیچ‌گونه صحبتی در مورد کار نشود.

۱۱٫ در مورد رهبران گذشته مطالعه کنید

به کسانی که قبلاً موقعیت شما را داشته‌اند، نگاهی بیندازید. بررسی کنید که به چه دلیل افراد موفق شدند و یا چرا شکست خوردند. از اشتباهات رایج آن‌ها مطلع شوید. سبک های رهبری خود را نسبت به آن‌ها مقایسه کنید. همچنین نگاهی به اطرافیان خود بیندازید تا بهتر متوجه شوید که چگونه می‌توانید از آن‌ها سبقت بگیرید. سبک رهبری شما به‌هیچ‌وجه نباید شبیه به سبک هیچ رهبری درگذشته یا حال باشد. درواقع سبک رهبری شما نباید همانند دیگران باشد. سبک خود را بهبود دهید اما درست حرکت کنید.

۱۲٫ کارکنان خود را به چالش بکشید

اگر هر روز یک وظیفه و پروژه را برای کارکنان خود در نظر بگیرید، ممکن است که خسته و ناراضی شوند. کارکنان خود را بنا به توانایی‌هایشان به چالش بکشید. بازخوردهای سازنده‌ای نسبت به پروژه‌هایشان، به آن‌ها بدهید. یادگیری و تسلط بر چالش‌ها، در کارکنان شما حس موفقیت به وجود می‌آورد. این کار نشان می‌دهد که رهبر در سازمان برای مهارت‌های کارکنان خود اهمیت قائل هست و آن‌ها را به‌عنوان بخشی از سازمان حساب کرده‌ است. فرصت‌ها و مهارت‌های فراگیری وجود دارد که کارکنان می‌توانند در طول کار، به آن‌ها دستیابی پیدا کنند. شما مهارت‌‌های رهبری خود را چگونه بدست آورده‌اید؟ برای به چالش کشیدن منظم سبک رهبری خود زمان می‌گذارید؟ در صورت تمایل می‌توانید نظرات خود را با کاربران ایران مدیر به اشتراک بگذارید.

مشاوره مدیریت

آخرین جستجو ها

فروشگاه خرید اینترنتی پارتیشن اداری پارتیشن دوجداره پارتیشن شیشه ای پارتیشن چوبی شاخ موزیک ترکیه : سایت دانلود آهنگ های فارسی به زبان ترکیه گردشگری خرید لاستیک ارزان آتش نشانی کاشمر فست فود بیگم قیمت لوازم یدکی دامپتراک HD465 کالباس بر صنعتی Infinity